سلام پیپر | جامع ترین سایت تحقیق درسی و دانشگاهی

ترجمه به روزترین مقالات برق | با کلیک روی عنوان انگلیسی و فارسی میتوانید به ترتیب مقاله و ترجمه آن را دانلود کنید

سلام پیپر | جامع ترین سایت تحقیق درسی و دانشگاهی

ترجمه به روزترین مقالات برق | با کلیک روی عنوان انگلیسی و فارسی میتوانید به ترتیب مقاله و ترجمه آن را دانلود کنید

جامع ترین سایت تحقیق درسی و دانشگاهی
جدید ترین مقالات برق همراه با ترجمه جهت استفاده عموم در سایت قرار گرفته است.
مرجع ترجمه به روزترین مقالات برق مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد
درس های بازار برق؛بهره برداری از سیستم های قدرت؛کنترل توان راکتیو؛مباحث ویژه،قابلیت اطمینان در سیستم های قدرت؛توزیع انرژی الکتریکی و .....
همچنین این سایت در زمینه مقاطع تحصیلی پایه در راستای قرار دادن تحقیق های دانش آموزی به صورت رایگان نیز حسن عملکرد خود را در طی سالیان قبل اثبات کرده است.
این سایت تقریبا تمامی موضوعات تحقیق های درسی پایه های ششم،هفتم،هشتم،نهم را دارا می باشد.
بزرگترین مرجع تحقیق دانش آموزی پایه های ششم تا نهم،تحقیق درس کار و فناوری،تحقیق درس هنر،تحقیق درس اجتماعی و.....

کلمات کلیدی

مقاله درس قابلیت اطمینان در سیستم قدرت

مقاله قابلیت اطمینان در سیستم قدرت

دانلود رایگان مقاله درس کنترل توان راکتیو

دانلود رایگان مقاله برای درس کنترل توان راکتیو با ترجمه

دانلود رایگان مقاله انگلیسی کنترل توان راکتیو

دانلود ترجمه مقاله درس کنترل توان راکتیو

دانلود رایگان مقاله درس توزیع انرژی الکتریکی

دانلود مقاله درس کنترل توان راکتیو

دانلود رایگان مقاله انگلیسی درس کنترل توان راکتیو با ترجمه

مقاله درس توزیع انرژی الکتریکی

مقاله برق در مورد درس توزیع انرژی الکتریکی

درس توزیع انرژی الکتریکی با ترجمه فارسی

دانلود رایگان مقاله انگلیسی در مورد کنترل توان راکتیو با ترجمه

دانلود ترجمه مقاله 2020 برق

دانولد رایگان مقاله در مورد درس کنترل توان راکتیو با ترجمه فارسی

دانلود رایگان مقاله انگلیسی درس کنترل توان راکتیو با ترجمه فارسی

دانلود رایگان مقاله برای درس توزیع انرژی الکتریکی با ترجمه

دانلود رایگان مقاله انگلیسی درس توزیع انرژی الکتریکی با ترجمه

دانلود رایگان مقاله انگلیسی در مورد توزیع انرژی الکتریکی با ترجمه

مقاله2020 درس قابلیت اطمینان در سیستم قدرت

مقاله برق در مورد درس کنترل توان راکتیو

مقاله درس توزیع انرژی الکتریکی ارشد

دانلود رایگان مقاله انگلیسی درس توزیع انرژی الکتریکی با ترجمه فارسی

مقاله درس قابلیت اطمینان در سیستم قدرت ارشد

مقاله2020 درس کنترل توان راکتیو

مقاله کنترل توان راکتیو

مقاله درس کنترل توان راکتیو

درس کنترل توان راکتیو با ترجمه فارسی

دانلود رایگان مقاله انگلیسی2020درس کنترل توان راکتیو با ترجمه

مقاله توزیع انرژی الکتریکی

آخرین مطالب

۲۲ مطلب در بهمن ۱۳۹۵ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

شباهت قلب تاسیسات ساختمانی با قلب انسان

تاسیسات ساختمانی در مسکن همانند قلب برای انسان است و اگر تاسیسات ساختمانی به خوبی کار کند آسایش ساکنان آن ساختمان را فراهم می سازد .کارایی قلب انسان بر کسی پوشیده نیست . برای همین در زیر به اهمیت تاسیسات ساختمانی که قلب تپنده ساختمان است می پردازیم .

در صنعت تهویه مطبوع، تامین شرایط آسایش در درون ساختمان و شرایطی خاص در فضاهای مورد نظر شامل ساختمان‌های مسکونی، اداری، هتل، بیمارستان، فضاهای آموزشی، درون هواپیما و قطارهای مسافربری و غیره هدف اصلی است.

تاسیسات خوب سبب می‌شود استفاده‌کنندگان و ساکنان در فضاهای ایجاد شده از نظر برودت فضا، تهویه مطبوع، سیستم‌های فاضلاب، سرویس بهداشتی، چیدمان تجهیزات، آسانسور، سیستم روشنایی، دسترسی آسان به تابلوی برق، محل مناسب برای پریزهای برق، تلفن، آنتن و سایر سیستم‌های الکتریکی، چیدمان سیستم آشپزخانه، اگزوست، دودکش‌ها و غیره اعلام رضایت کنند.

همچنین اغلب ساکنان از بدو ورود با مشکلات تاسیساتی روبه‌رو بوده و از کارایی ضعیف و نامطلوب تاسیسات، چگونگی اجرا، خرابی سیستم‌ها، عدم امکان سرویس‌دهی مناسب، عدم تعبیه فضای کافی برای موتورخانه، عدم پیش‌بینی در خصوص تعمیرات احتمالی و همچنین جلوگیری از پرت حرارتی یا نفوذ گرما و سرما به درون ساختمان گله‌مند هستند.

طرح موضوع فوق به این دلیل که تاسیسات به عنوان قلب تپنده هر ساختمان تلقی می‌شود و اجرا و کارایی درست و مناسب سیستم‌های تاسیساتی نسبت مستقیمی ‌با آسایش و آرامش ساکنان یک ساختمان دارد، لذا توجه به نکاتی پیرامون تعبیه یک سیستم تاسیسات بهینه در هر ساختمان ضروری است.

بدین لحاظ در طراحی یک ساختمان، فضای کافی و مناسبی برای ایجاد تاسیسات موتورخانه باید پیش‌بینی شود تا ضمن چیدمان درست دستگاه‌ها، امکان سرویس دهی، تعمیر و نگهداری آنها در آینده فراهم شود.

برای اجرای درست و مطابق با استاندارد و مشخصات فنی در این بخش نیز باید از افراد تحصیلکرده و متخصص، متعهد، کارآزموده و کاردان استفاده شود.

همچنین نظارت درست و مستمر در هنگام اجرا باید توسط افراد متخصص و اهل فن انجام گیرد.

تست هیدرولیکی پس از اجرای هر یک از سیستم‌های فاضلاب (لوله‌کشی آب سرد و گرم)، سیستم حرارتی شوفاژ، فن کویل و غیره با فشار کار لازم و استاندارد نیز برای کسب اطمینان از چگونگی کارکرد و تحمل فشار هر یک از این سیستم‌ها دارای اهمیت ویژه‌ای است.

از سوی دیگر چون بیشتر کارهای لوله‌کشی تاسیسات همراه با پیشرفت کارهای ساختمانی، به صورت مرحله به مرحله اجرا می‌شود، پیشنهاد می‌شود ضمن آزمایش هر مرحله، در پایان عملیات هم تمامی‌سیستم‌ها و لوله‌کشی‌ها به‌طور یکجا آزمایش هیدرولیکی شوند تا از شکستگی احتمالی لوله‌ها یا آسیب دیدگی در طول عملیات اطمینان حاصل شود.

برای سیستم لوله‌کشی ورودی به هر آپارتمان نیز می‌بایست شیر فلکه نصب شود و فضای کافی با دریچه دسترسی مناسب برای سرویس، نگه داری و تعمیرات پیش‌بینی شود.

ایزولاسیون تاسیسات حرارتی هم باید به گونه‌ای انجام شود که مانع از پرت حرارتی شود، بدین منظور باید تک تک لوله‌ها عایق حرارتی شوند. ذکر این نکته نیز ضروری است که در بسیاری از ساختمان‌ها، تاسیسات مناسب و ایده آلی وجود دارد که به دست توانای افراد دلسوز، متعهد و متخصص ساخته شده که قابل تقدیر است.

 

  • ۰
  • ۰

فناوری فضایی به مجموعه دانش ها و فناوری های مرتبط با بررسی فضای اطراف کره زمین گفته می‌شود. شناخت فضای پیرامون، موشک، ماهواره، اعزام انسان به فضا، شاتل، ایستگاه های فضایی و غیره از شاخه‌های فناوری فضایی محسوب می‌شوند.
فضای بیرونی (که کل دنیا منهای کـره‌زمین است) چنان محیط ناشـناخته‌ای است که تلاش برای کار با آن، به‌ناچار انسان را به‌سمت تکنیک ها و دانش های پیشرو سوق می‌دهد. اغلب فناوری‌های جدیدی که از فعالیت‌های مرتبط با فضا سرچشمه گرفته یا براثر آن ها شتاب پیدا کرده‌اند، بعداً در فعالیتهای اقتصادی دیگر مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرند.
مدافعان و علاقه‌مندان فضا که از سرمایه‌گذاری صندوق‌های دولتی در فعالیت‌های و برنامه‌های فضایی طرفداری می‌کنند، به‌طور گسترده‌ای به این قضیه به‌عنوان یک محور و نقطه اتکای مفید اشاره نموده‌اند. رقبای سیاسی در پاسخ استدلال می‌کنند که اگر آن فناوری‌های خاص مفید هستند، خیلی ارزان‌تر می‌شد آنها را مستقیماً توسعه داد و این توجیه برای هزینه‌های عمومی بر روی تحقیقات مرتبط با فضا را به باد تمسخر می‌گیرند.
به‌عنوان مثال رایانه‌ها و دورسنجی، زمانی فناوری‌های پیشرو بودند که ممکن بود به‌دلیل ضرورتشان برای بالابرنده‌ها و فضاپیماها، به‌عنوان فناوری فضایی در نظر گرفته شوند. آنها قبل از مسابقه فضایی در دوران جنگ سرد وجود داشتند ولی پیشرفت آنها، به‌نحو گسترده‌ای برای رفع نیازهای برنامه‌های فضایی دو ابرقدرت، سرعت گرفت. هرچند این تکنیک‌ها و ابزارها هنوز هم امروز به‌کار می‌روند، کاربردهای رایج‌تری مانند نظارت بر حال بیماران از راه دور (از طریق دورسنجی)، آبیاری گیاهان، بررسی وضعیت بزرگراه‌ها و غیره دارند و استفاده گسترده از رایانه‌ها، از نظر کمیت و تنوع، از کاربردهای فضایی آنها فراتر رفته‌است.
گذشته، حال و آینده
فناوری فضایی دوره آغازین عصر فضا را می‌توان در فناوری ساخت و پرتاب موشک‌های فضایی، ماهواره‌ها و کاوشگرهای سیاره‌ای، تصویربرداری دیجیتالی، طراحی و توسعه سنسورها و حسگرهای فضایی، سفرهای بین سیاره‌ای، مواد جدید، سفر انسان به فضا و بسیاری موضوعات خرد و درشت دیگر خلاصه کرد.
امروزه اما فناوری فضایی در حوزه‌هایی مانند ناوبری فضایی، بهینه‌سازی سیستم‌ها، زیرسیستم‌های کوچکتر و سبکتر و کارآمدتر، موتورهای فضایی جدیدتر، انرژیهای نو در فضا، پسماندهای فضایی (زباله‌های مداری) و گردشگری فضایی حرفهای جدیدی برای زدن دارد.
پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد که فناوری فضایی در آینده راه به معدن‌کاری فضایی، موشک‌های فضایی تک مرحله‌ای، فناوری استفاده پاک‌تر از فضا برای جلوگیری از تولید پسماندهای فضایی، کارخانه‌های مداری برای تولید دارو و یا آلیاژهای ویژه، هتل‌های فضایی، کلونی‌سازی و یا مسکونی سازی فضا، آسانسورهای فضایی و ده‌ها ایده هیجان‌انگیز دیگر خواهد برد.[۱]
سرمایه گذاری
از آنجایی که فناوری فضایی، فناوریی رو به رشد در زمینه ی صنایع ماهواره، ایستگاه فضایی، فضاپیما، شاتل و... بوده است و تا به امروز سود دهی قابل قبولی داشته است، این موضوعات توانسته سرمایه ها را به سمت این صنایع جذب کند. صنعت ماهواره که شامل رسانه ها و ارتباطات ماهواره ای، ماهواره های تحقیقاتی، ماهواره های مخابراتی، تلویزیون های ماهواره‌ای ،دیش های ماهواره‌ای و... می شود، سرمایه‌گذاری های قابل توجهی روی موارد ذکر شده در صنعت ماهواره می شود.سرمایه‌گذاری های انجام شده بر فناوری فضایی عمدتاً از سوی دولت ها بوده است و بخش خصوصی نقش به مراتب کم رنگ تری نسبت به دولت ها داشته است.

  • ۰
  • ۰

شاهنشاهی هخامنشی یا هخامنشیان (۵۵۰–۳۳۰ پیش از میلاد، «۲۲۰ سال») یک شاهنشاهی در خاورمیانه در دوره باستان بود که بدست کوروش بزرگ بنیان نهاده شد. پادشاهان این دودمان از پارسیان بودند و تبار خود را به «هخامنش» می‌رساندند که سرکردهٔ خاندان پاسارگاد از خاندان‌های پارسیان بوده‌است. هخامنش باید حوالی پایان سدهٔ هشتم یا ربع نخست سدهٔ هفتم پ. م بر مسند قدرت بوده باشد. چش پش، پسر هخامنش در فاصلهٔ تقریبی ۶۷۵ تا ۶۴۰ پ. م، رهبری طوایف پارسی را به دست گرفته بود.[۱۰]

هخامنشیان، در آغاز پادشاهان بومی پارس و سپس انشان بودند ولی با شکستی که کوروش بزرگ بر ایشتوویگو واپسین پادشاه ماد وارد آورد و سپس گرفتن لیدیه و بابل، پادشاهی هخامنشیان تبدیل به شاهنشاهی بزرگی شد. از این رو کوروش بزرگ از نوادگان (شاه انشان، کوروش یکم، کمبوجیه یکم) را بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی می‌دانند.[۱۱]

به پادشاهی رسیدن پارسی‌ها و دودمان هخامنشی یکی از رخدادهای برجستهٔ تاریخ باستان است. اینان دولتی ساختند که دنیای باستان را به استثنای دو سوم یونان زیر فرمان خود درآورد. شاهنشاهی هخامنشی را نخستین امپراتوری تاریخ جهان می‌دانند. پذیرش و بردباری دینی از ویژگی‌های شاهنشاهی هخامنشی به شمار می‌رفت.[۱۲]

شاهنشاهی هخامنشیان به عنوان بزرگترین امپراتوری جهان از نظر گستردگی و جمعیت نام برده شده است. بیش از ۴۹ میلیون نفر از ۱۱۲ میلیون جمعیت جهان آن زمان در این سرزمین زندگی می‌کردند.[۱۳] در دوران هخامنشیان سی قوم مختلف تحت لوای این امپراتوری بودند.[۱۴]

خاویر آلوارز عیلام شناس معتقد است که آثار و نقش‌برجسته‌های موجود نشان می‌دهد که هخامنشیان هنر خود را در بخش معماری و نقش‌برجسته از عیلامی‌ها آموخته‌اند.[۱۵]

قلمرو هخامنشیان بسیار گسترده بود به طوری که از دره سند در هند تا رود نیل در مصر و ناحیه بنغازی در لیبی امروز و از رود دانوب در اروپا تا آسیای مرکزی را در بر می‌گرفت. در این کشور پهناور اقوام بسیاری با آداب و رسوم خاص خود زندگی می‌کردند و فرهنگ ایالتی و قومی خود را پاس می‌داشتند. در حقیقت مشخصه مهم این دولت احترام به آزادی فردی و قومی و بزرگداشت نظم و قانون و تشویق هنرها و فرهنگ بومی و همچنین ترویج بازرگانی و هنر بود.[۱۶] کارل شفُلد می‌نویسد: «تمدن بزرگی مانند تمدن هخامنشی را نمی‌توان از روی تأثیراتی که پذیرفته درک کرد. واقع آن است که اهمیت این چنین تمدنی دقیقاً در توانی است که او را به حل و جمع همهٔ این اجزای مختلف در کلیتی واحد قادر ساخته است.»[۱۷]

شاهان هخامنشی در خلال سال و با تغییر فصل کوچ می‌کردند و معمولاً تمام سال را در یک جا به سر نمی‌بردند بلکه بر حسب اقتضای آب و هوا هر فصلی را در یکی از پایتخت‌های خود سر می‌کردند در فصل زمستان در بابل، دشتستان و شوش اقامت داشتند ودر فصل تابستان به همدان می‌رفتند که در دامنه کوه الوند بود و هوایی خنک داشت. این سه شهر پایتخت سیاسی و اداری و اقتصادی بودند ولی دو شهر دیگر هم بودند که پایتخت آیینی هخامنشیان به شمار می‌رفتند یکی پاسارگاد که در آنجا آیین و تشریفات تاجگذاری شاهان هخامنشی برگزار می‌شد و دیگری پارسه که برای دیگر تشریفات به کار می‌آمد. این دو شهر زادگاه و پرورشگاه و به اصطلاح گهواره پارسیان به شمار می‌رفت البته تخت جمشید ازاین دو بیشتر اهمیت داشت به همین دلیل اسکند ر مقدونی آن را عمداً آتش زد تا گهواره و تکیه گاه دولت هخامنشی را از میان ببرد و به ایرانیان بفهماند که دیگر دوره فرمانروایی آنان به سر آمده است.[۱۸]
مهم‌ترین سنگ‌نوشته هخامنشی از دید تاریخی و نیز بلندترین آنها، سنگ‌نبشته بیستون بر دیواره کوه بیستون است. سنگ‌نوشته بیستون بسیاری از رویدادها و کارهای داریوش یکم را در نخستین سال‌های فرمانروایی‌اش که سخت‌ترین سال‌های پادشاهی وی نیز بود، به گونه‌ای دقیق بازگو می‌کند. این سنگ‌نوشته عناصر تاریخی کافی برای بازسازی تاریخ هخامنشیان را داراست؛ و از آن می‌توان استفاده‌های زیادی کرد.


به درستی که با باشندگی (وجود) فراوانی بن‌مایه‌های میان‌رودانی، مصری، یونانی و لاتین نمی‌توان با تکیه بر آنها تبارشناسی درستی از خاندان هخامنشی، از هخامنش تا داریوش را به دست آورد. برای همین نوشتار سنگ‌نوشته بیستون زمان مناسبی را در اختیار تاریخ‌نگار می‌گذارد که در آن شاه شاهان، نوشته بلند خود را با تأیید دوبارهٔ خویشاوندی‌اش با خاندان شاهنشاهی پارسیان آغاز می‌کند و به آرامی پیشینیان خود را نام می‌برد: ویشتاسپ، آرشام، آریارمنه، چیش‌پش و هخامنش. این تبارشناسی به شوندهای (دلایل) گوناگون زمان‌های درازی نادرست دانسته شده بود. زیرا در این سیاهه (فهرست) نام دو نفر از شاهان هخامنشی که پیش از داریوش فرمانروایی می‌کردند، یعنی کوروش بزرگ و کمبوجیه یکم به چشم نمی‌خورد.

همین جریان موجب شده‌است که مفسران سنگ‌نوشته نسبت به نوشتارهای سنگ‌نوشته داریوش با شک و دو دلی نگاه کنند و او را غاصب پادشاهی هخامنشیان بدانند که با نوشتن این سنگ‌نوشته تلاش داشته‌است برای مشروعیت بخشیدن به پادشاهی خود از نگاه آیندگان، تبارنامهی خود را دست‌کاری کند.

با بررسی کلی همهٔ بن‌مایه‌ها می‌توان به این گونه نتیجه گرفت. در یک‌چهارم نخست سده ششم پ. م، چیش‌پش، پسر هخامنش فرمانروایی پارس را به پسر بزرگ‌ترش آریارامنه داد، در حالی که پسر کوچک‌ترش، کوروش یکم به فرمانروایی انشان گماشته شد. پس از مرگ آریارامنه، پسر وی آرشام جایگزین وی شد ولی پس از کوروش یکم، پسرش کمبوجیه یکم و پس از او نیز پسر وی کوروش دوم جانشین او شد. این رویدادها در میانهٔ سده ششم پیش از زادروز به رخ داد.

در این دوران، کوروش بزرگ توانست مادها را به پیروی خود درآورد و به افتخار و ثروت دست یابد. چندی پس، کوروش بزرگ بخش‌های بزرگی از سرزمین‌های خاورمیانه را به تصرف خود درآورد. پس از او نیز کمبوجیه راه پیروزی‌های پدرش را ادامه داد و بر گستره شاهنشاهی هخامنشی افزود.

پس از مرگ کمبوجیه تاج شاهنشاهی به داریوش از شاخه فرعی هخامنشی می‌رسد. آنچه به دیده راستین می‌رسد، این است که داریوش در زمان زندگی پدر و پدربزرگش (آرشام پدربزرگش یا پسرش ویشتاسب، پدر داریوش)، و با هم‌رایی آنها، پادشاهی را به دست گرفت. چرا که در زمان ساخت کاخ داریوش در شوش در آغاز فرمانروایی وی، بر اساس آگاهی‌های گل‌نوشته‌های یافته از پی ساختمان‌ها، این دو زنده بودند.
•کوروش بزرگ
•کمبوجیه
•بردیای دروغین (گوماته مغ)
•داریوش بزرگ (۵۲۲ تا ۴۸۶ پیش از میلاد) - ۳۶ سال حکومت
•خشایارشا (۴۸۶ تا ۴۶۶ پیش از میلاد) - ۲۰ سال حکومت
•اردشیر یکم (۴۶۶ تا ۴۲۳ پیش از میلاد) - ۴۳ سال حکومت
•خشایارشای دوم چهل و پنج روز حکومت
•سغدیانوس ۶ ماه حکومت
•داریوش دوم (۴۲۳ تا ۴۰۳ پیش از میلاد) - ۲۰ سال حکومت
•اردشیر دوم (۴۰۳ تا ۳۵۹ پیش از میلاد) - ۴۴ سال حکومت
•اردشیر سوم (۳۵۹ تا ۳۳۸ پیش از میلاد) - ۲۱ سال حکومت
•ارشک (شاه هخامنشی) (آرسس) (۳۳۸ تا ۳۳۶ پیش از میلاد) - ۲ سال حکومت
•داریوش سوم (۳۳۶ تا ۳۳۰ پیش از میلاد) - ۶ سال حکومت

  • ۰
  • ۰

دههٔ فجر انقلاب اسلامی به روزهای ۱۲ تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ گفته می‌شود که طی آن سید روح‌الله خمینی بعد از تبعید پانزده ساله در دوازدهم بهمن سال ۱۳۵۷ به ایران وارد و در نهایت با اعلام بی‌طرفی ارتش شاهنشاهی، سلطنت پهلوی در بیست و دوم بهمن ماه منقرض شد و انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید.
۱۲ بهمن روز ورود روح‌الله خمینی به ایران
در روز ۱۲ بهمن بزرگترین استقبال در تهران برگزار شد؛ بطوری که طول جمعیت استقبال کننده از خمینی به ۳۳ کیلومتر رسیده بود. در ساعت ۹:۲۷ دقیقه بامداد روز دوازدهم بهمن هواپیمای حامل خمینی در میان تدابیر شدید امنیتی در فرودگاه مهرآباد برزمین نشست. او پس از ورود به فرودگاه و سخنرانی طبق برنامه‌ای که از قبل تنظیم شده بود عازم قبرستان بهشت زهرا شد و در میان استقبال گسترده مردم تهران در ساعت یک بعد از ظهر وارد قطعه ۱۷ که مدفن شهدای انقلاب بود شد و سخنرانی خود را نمود.[۱]
رویدادهای ۱۳ بهمن
خمینی در جمع روحانیون سخنرانی کرد. او در بخشی از این سخنرانی گفت: رژیم سلطنتی از اول خلاف عقل بود... هر ملتی باید خودش سرنوشت خودش را تعیین کند.
همچنین رادیو مسکو گزارش کرد که دانشجویان ایرانی مقیم آمریکا علیه مداخله آمریکایی‌ها در امور داخلی ایران، در برابر کاخ سفید تظاهرات کردند.
رویدادهای ۱۴ بهمن
ساعت ۹ بامداد روز شنبه ۱۴ بهمن در محل مدرسه شماره ۲ علوی یک مصاحبه مطبوعاتی با حضور قریب به ۳۰۰ خبرنگار ایرانی و خارجی برگزار شد که در آن ابتدا خلاصه‌ای از نظریات خمینی خوانده شد؛ سپس سوالات خبرنگاران آغاز گردید که خلاصه‌ای از پاسخ خمینی به این شرح بود:
کاری نکنند که مردم را به جهاد دعوت کنم، اگر موقع جهاد شد می‌توانیم اسلحه تهیه کنیم. دولت را بزودی معرفی خواهیم کرد. اعضای شورای انقلاب تعیین شده‌اند. از ارتش می‌خواهم هر چه زودتر به ما متصل شود. ارتشیان فرزندان ما هستند، ما به آنها محبت داریم باید به دامان ملت بیایند. قانون اساسی که تدوین شده به آراء عمومی گذاشته می‌شود تمام اتباع خارجی بطور آزاد در ایران زندگی خواهند کرد.[۲]
وقایع ۱۵ بهمن
۱- خمینی طی یک سخنرانی جوانان را به ادامه تظاهرات و اعتصابات فرا خواندند.
۲- وزرای خارجه آمریکا و انگلیس طی دیدار دیوید اوئن از ژاپن، در مورد اوضاع ایران به گفتگو نشستند. بغداد نیز با اعزام هیأتی به عربستان، به بررسی اوضاع ایران و منطقه پرداخت.
۳- ژنرال هایزر، فرستاده ویژه آمریکا به ایران، با اتمام مأموریت حساس خود و مذاکرات مکرر با مقامات ایرانی، عازم آمریکا شد. سخنگوی وزرات خارجه آمریکا گفت: هایزر سعی کرد تا نظامیان ایران از بختیار حمایت کنند. وی به این علت ایران را ترک کرد که اقامت وی به احساسات ضد آمریکایی در ایران دامن می‌زد.
۴- همافران نیروی هوایی در بهبهان به عنوان طرفداری از خمینی، دست به راهپیمایی زدند.

۵- سیدمحمدباقر صدر با ارسال نامه‌ای از عراق برای خمینی، از اعتراضات ایران حمایت کرد.
۶- به مناسبت ورود خمینی به ایران، از سوی مرعشی نجفی تلگرافی برای او ارسال شد.
تذکر: برژنف از سیزدهم تا هفدهم ژانویه ۱۹۷۹، مطابق با بیست و سوم دی ماه ۱۳۵۷، در بلغارستان بسر می‌برده‌است.
۷- جواد شهرستانی، شهردار تهران در حضور خمینی استعفا کرد. خمینی سپس وی را مجدداً به عنوان شهردار منصوب کرد. جواد شهرستانی از سوی دولت بختیار ممنوع‌الخروج شد.
۸- گروهی از نمایندگان مستعفی مجلس شورا با خمینی دیدار کردند.
وقایع ۱۶ بهمن
تعیین دولت موقت
خمینی در روز ۱۶ بهمن طی فرمانی مهدی بازرگان را به عنوان نخست وزیر موقت تعیین و معرفی کرد. عصر همان روز در سالن سخنرانی مدرسه علوی یک مصاحبه مطبوعاتی بین‌المللی ترتیب داده شد، در این جلسه بازرگان برنامه و وظایف دولت موقت را تشریح کرد و افزود برگزاری همه پرسی دربارهٔ تغییر رژیم، برگزاری انتخابات مجلس مؤسسان و انجام انتخابات مجلس از وظایف این دولت است.[۳]
۱۷ بهمن
1.خمینی در سخنان خود گفت: کار عاقلانه و مفید به حال کشور این است که بختیار و ارتش در مقابل انقلاب ۱۳۵۷، عکس‌العملی مثبت داشته باشند.
2.در پاسخ به پیام‌های تشکر از سوی مردم و یا شخصیت‌ها و گروه‌های مختلف به مناسبت ورود خمینی به کشور، از سوی او پیام تشکری خطاب به عموم انتشار یافت.
3.بازرگان موقتاً از رهبری نهضت آزادی کناره‌گیری نمود و به مدرسه علوی نقل مکان کرد.
تذکر: در حکم نخست وزیری خمینی از وی خواسته شده بود تا بدون وابستگی حزبی و گروهی به پست نخست وزیری اشتغال یابد.
1.دکتر سعید، رئیس مجلس شورا، در جلسه امروز مجلس اظهار داشت: بازگشت خمینی، مرجع عالیقدر تشیع را به خاک وطن از طرف خود و عموم نمایندگان خوش‌آمد می‌گویم.
2.لایحه محاکمه وزرای سابق و انحلال ساواک، در جلسه مجلس شورا به تصویب رسید.
3.در مراسم فارغ‌التحصیلی دانشجویان دانشکده افسری، افسران جوان از سوگند وفاداری به شاه معاف شدند.
4.فلسفی پس از هشت سال ممنوعیت از سخنرانی، در حضور خمینی و مردم دیدار کننده با او، سخنرانی کرد.
وقایع ۱۸ بهمن
1.آیت الله خمینی در دیدار با روحانیون شهر اهواز گفت: ادامه نهضت یک تکلیف است.
2.فرماندار نظامی تهران به این دلیل که مردم به مقررات حکومت نظامی اهمیت نمی‌دهند، ساعات منع عبور و مرور را کاهش داد.
3.سیزده نفر دیگر از نمایندگان مجلس استعفا دادند.
4.مجمع عمومی سازمان ملل متحد از اوضاع ایران اظهار نگرانی کرد.
راه‌پیمایی ۱۹ بهمن
روز نوزدهم بهمن ماه بزرگ‌ترین راه پیمایی انقلاب صورت گرفت.[۴] در قطعنامه پایانی راه پیمایی نخست وزیری مهدی بازرگان توسط تظاهرکنندگان تأیید شد.[۴]
وقایع ۲۰ بهمن
در روز ۲۰ بهمن ماه که مصادف با روز جمعه بود، مردم در دانشگاه تهران اجتماع کرده بودند تا سخنرانی رئیس دولت موقت را استماع نمایند. در همین هنگام در غرب تهران درگیری شدیدی صورت گرفت؛ عده زیادی از افراد گارد شاهنشاهی به پادگان همافران نیروی هوایی حمله بردند و به محض آغاز درگیری آنان عده زیادی از جوانان وابسته به جناح‌های مختلف به نفع همافران وارد صحنه درگیری شدند. این درگیری خونین ده‌ها نفر کشته و مجروح بر جای گذاشت ولی در نهایت همافران توانستند حلقه محاصره نیروهای گارد را بشکنند.[۵]
وقایع ۲۱ بهمن
روز بیست و یکم بهمن ماه روز نبرد مسلحانه همه‌جانبه مردم و نیروهای دولتی بود. درگیری خونین مردم و لشکر گارد در این روز به اوج خود رسید؛ و جنگ تانک‌ها با مردم مسلح باعث کشته و زخمی شدن صدها نفر شد. خمینی تهدید کرد در صورت عدم جلوگیری از کشتار لشکر گارد حکم جهاد خواهد داد.[۶] در این روز چندین کلانتری توسط گروه‌های مسلح مردمی تسخیر شدند که در نتیجه آن مقادیر زیادی اسلحه به دست مردم افتاد. در همین روز فرمانداری نظامی تهران اعلامیه شماره ۴۰ را انتشار داد؛ بموجب این اعلامیه رفت‌وآمد مردم از ساعت ۱۶:۳۰ تا ۵ بامداد ممنوع اعلام شد. در پی اعلامیه مزبور اعلامیه دیگری صادر و منع عبور و مرور تا ساعت ۱۲ بامداد تمدید شد. مردم عملاً مقررات حکومت نظامی را باطل ساختند و تا صبح در خیابان‌ها با ایجاد حریق و راه بندان‌های متعدد مانع حرکت قوای نظامی می‌شدند.[۷]
وقایع ۲۲ بهمن
در این روز به ترتیب زندان اوین، ساواک، سلطنت آباد، مجلسین سنا و شورای ملی، شهربانی، ژاندارمری و ساختمان زندان کمیته مشترک به تصرف مردم در آمد.[۷] در تسخیر شهربانی سپهبد رحیمی فرماندار نظامی تهران به دست انقلابیون مسلح افتاد. پادگان باغشاه و دانشکده افسری، دبیرستان نظام، زندان جمشیدیه، پادگان عشرت آباد و پادگان عباس‌آباد یکی پس از دیگری تسلیم شدند و آخرین مرکزی که به تصرف درآمد رادیو و تلویزیون بود.[۸]
تصمیم شورای عالی ارتش
ساعت ۱۰ بامداد روز ۲۲ بهمن شورای فرماندهان نیروهای مسلح در ستاد مشترک تشکیل گردید. نظامیان حاضر در جلسه عبارت بودند از: عباس قره باغی، جعفر شفقت، حسین فردوست، هوشنگ حاتم، ناصر مقدم، عبدالعلی نجیمی، احمدعلی محققی، عبدالعلی بدره‌ای، امیرحسین ربیعی، کمال حبیب‌اللهی، عبدالمجید معصومی، جعفر صانعی، اسدالله محسن زاده، حسین جهانبانی، محمد کاظمی، خلیل بخشی آذر، علی محمد خواجه نوری، پرویز امینی افشار، امیر فرهنگ خلعتبری، محمد فرزام، جلال پژمان، منوچهر خسروداد، ناصر فیروزمند، موسی رحیمی لاریجانی، محمد رحیمی آبکناری و رضا وکیلی طباطبایی.[۸] ریاست شورای عالی ارتش بر عهده عباس قره باغی بود. پس از گزارش فرماندهان نیروها از وضعیت موجود بحث پیرامون همبستگی ارتش با مردم آغاز شد؛ اکثراً موافقت خود را اعلام نمودند و سرانجام اعلامیه‌ای مبنی بر بی طرفی ارتش تهیه و بامضا رسید.[۹] پس از تصمیم شورای عالی، ساعت یک بعد از ظهر خبر تصمیم شورای عالی ارتش در اختیار رادیو و تلویزیون گذاشته شد. رادیو ایران برنامه عادی خود را قطع و اعلامیه را قرائت کرد. لحظه‌ای بعد نیروهای انقلاب محوطه رادیو تلویزیون را تصرف نمودند و خبر سقوط رژیم سلطنتی پهلوی از رادیو تلویزیون ملی اعلام شد.[۹]
مراسم دهه فجر
هر ساله در طول دهه فجر مراسم و یادبودهای زیادی توسط طرفداران نظام جمهوری اسلامی ایران انجام می‌گیرد. همچنین در سازمان‌ها، ادارات دولتی اقدام به برگزاری سمینارها و همایش‌ها می‌شود. صدا و سیمای ایران نیز غالباً به پخش نماهنگ‌ها و تصاویر مربوط به روزهای مبارزات و تظاهرات می‌پردازد.
همچنین جشنواره فجر که بزرگترین جشنواره دولتی فیلم، تئاتر و موسیقی ایران است معمولاً در طول دهه فجر برگزار می‌شود.
در روز ۱۲ بهمن زنگ مدارس به مناسبت سالگرد ورود هواپیمای خمینی به ایران، در ساعت ۹ و 33 دقیقه نواخته می‌شود. در روز ۲۲ بهمن، آخرین روز از دهه فجر نیز که به عنوان تعطیل رسمی در تقویم رسمی ایران ثبت شده‌است، راهپیمایی حامیان حکومت ایران در شهرهای مختلف ایران برگزار می‌شود.

  • ۰
  • ۰

 روز ولنتاین
تنها مدت کمی به اواخر بهمن ماه و اواسط ماه فوریه باقی مانده که روز عشق فرنگی (ولنتاین) و روز عشق ایران باستان (سپندارمذگان) یا همان ولنتاین ایرانی به فاصله ی چند روز از هم قرار دارند یعنی 26 بهمن ماه (ولنتاین) و 5 اسفند ماه (سپندارمذگان) !

چند سالی است که 26 بهمن (۱۴ فوریه) روز ولنتاین و خرید گل و عروسک، شکلات و … در کشورمان باب شده است. اکثر جوان ها بدون اطلاع از اینکه اصلا این ولنتاین خوردنی یا پوشیدنی است، فقط می دانند که در روز ولنتاین باید برای کسانی که دوست دارند هدیه بخرند...
تاریخچه روز ولنتاین
روز ولنتاین-تاریخچه کامل و دقیق ولنتاین در دست نیست و آنچه از پیشینه روز ولنتاین می‌‌دانیم با افسانه درآمیخته است. امروزه کلیسای کاتولیک به این نتیجه رسیده است که حداقل سه قدیس وجود داشته‌اند که همگی به شهادت رسیده اند، به همین دلیل چندین افسانه سعی در بازگوئی تاریخچه  آئین ولنتاین دارند.
 
روز ولنتاین-در صده سوم میلادی که مطابق می‌شود با اوایل شاهنشاهی ساسانی در ایران، در روم باستان فرمانروایی بوده‌است بنام کلودیوس دوم. کلودیوس عقاید عجیبی داشته‌است از جمله اینکه مردان مجرد نسبت به آنانی که همسر و فرزند دارند سربازان جنگجوتر و بهتری هستند. از این رو ازدواج را برای سربازان امپراتوری روم قدغن می‌کند. کلودیوس به قدری بی‌رحم وفرمانش به اندازه‌ای قاطع بود که هیچ کس جرات کمک به ازدواج سربازان را نداشت. اما کشیشی به نام والنتاین (والنتیوس)، مخفیانه عقد سربازان رومی را با دختران محبوبشان جاری می‌کرد.
 
کلودیوس دوم از این جریان خبردار می‌شود و دستور می‌دهد که والنتاین را به زندان بیندازند. والنتاین در زندان عاشق دختر زندانبان می‌شود. با توجه به آنچه که در افسانه آمده کشیش ولنتاین برای او نامه‍ایی نوشته و آنها را با نوشتن «از طرف ولنتاین تو» (From Your Valentine) امضاء کرده است، اصطلاحی که تا به امروز مورد استفاده قرار گرفته و به وفور بر روی کارتهای ولنتاین مشاهده می‌‌شود. سرانجام کشیش به جرم جاری کردن عقد عشاق بر خلاف قانون کلودیوس دوم اعدام می‌شود. بنابراین او را به عنوان فدایی و شهید راه عشق می‌دانند و از آن زمان ولنتاین تبدیل به نمادی برای عشق شده است.




  • ۰
  • ۰

حجاب اسلامی به پوشش‌های گوناگون زنان مسلمان گفته می‌شود و مفهومی برآمده از قرآن کریم و فقه اسلامی و ساخت یافته در فرهنگ اسلامی که ناظر به پوشش شرعی در مقابل نامحرم، بویژه برای زنان است. حجاب گاه برگرفته از احکام شرع و گاه مربوط به قراردادهای اجتماعی و شرایط موقعیتی فرد است.[۱] از دیدگاه فقها حجاب یکی از احکام اسلامی است و اصطلاحاً عبارت است از پوشاندن ضروری مو و سایر اعضای بدن به جز صورت و دو دست (و گاهی دو پا) توسط زنان مسلمان (تنها در صورتی که کنیز نباشند[۲])، در برابر مردانی که طبق شریعت اسلامی نامحرم شمرده می‌شوند. دربارهٔ پوشش مردان نیز حداقل مقدار پوشش واجب حفظ عورتین است.[۳]
حجاب ماهیتا امری فرهنگی است و به ارتباطات اجتماعی بازمی‌گردد و از آنجا که فقه مذاهب مختلف هرگز از عرف اجتماعی منقطع نبوده است بخش مهمی از مباحث حجاب در قالب تعامل فقه و فرهنگ و همچنین تعامل اخلاق و فرهنگ در جوامع اسلامی قابل فهم است. تعامل‌های یاد شده که در سده‌های متمادی جایگاه حجاب در جوامع اسلامی را تعریف کرده‌اند پس از ورود جریان نوگرایی به جهان اسلام با تنشهایی روبرو شده‌اند. رابطه حجاب با مفهوم زن در جوامع مدرن، مسئله حقوق زن و جایگاه اجتماعی زنان و اخیراً مسئله جهانی شدن از مواردی است که مسئله حجاب را به عنوان یکی از مسائل مهم در عرصه دین و جامعه مطرح ساخته است.[۱]

واژه حجاب که بر پوشش گفته می‌شود، شکل آن، بر اساس شرایط فرهنگی و قانون هر کشوری متفاوت است. به عنوان مثال فرانسه از سال ۲۰۰۴م هر پوششی را که نشانه صریح دین باشد، ممنوع کرده است و این منع در مدارس دولتی، دانشگاهها و اماکن اداری برقرار است.[۴] تونس (از سال ۱۹۸۱[۵] و در سال۲۰۱۱ برداشته شد) و ترکیه (از سال۱۹۹۷[۶]) تنها دو دولتی هستند که اغلب جمعیت آنها مسلمان هست و با اینحال پوشش حجاب را در مدارس دولتی، دانشگاه‌ها و اماکن اداری ممنوع کرده‌اند و در سوریه از سال ۲۰۱۰م پوشیدن نقاب در دانشگاه‌ها ممنوع شده است.[۷] این محدودیت در خلال انتفاضه مردمی در جنگ داخلی سوریه برداشته شد. از سوی دیگر، در حکومت‌های اسلامی مانند مراکش،[۸] محدودیت‌هایی نسبت به زنان محجبه وجود دارد چراکه حجاب را دلیلی بر اندیشهٔ سیاسی-اسلامی یا اصولی بر ضد حکومت سکولار می‌دانند.
پوشش و بویژه پوشش سر زن مسلمان، تبدیل به یک نشانه صریح بر وجود اسلام در اروپای غربی گشته است، این موضوع در تعدادی از حکومت‌ها، سبب اختلافات سیاسی و پیشنهادهای در رابطه با ایجاد محدودیت برای حجاب گشته است. پارلمان هلند قانون «منع پوشش صورت» را تصویب کرد این مقوله که تحت عنوان «منع برقع» تعریف می‌شود، فقط شامل برقع افغانی نمی‌شود. قوانین مشابهی نیز در فرانسه و بلژیک تصویب شده است.
حکومت‌های دیگری نیز هستند که به قوانین مشابه یا منع محدود می‌پردازند، برخی صرفاً شامل پوشش صورت مثل نقاب و برقع می‌شود و از برخی مربوط به لباس‌هایی می‌شود که رمز و نشانه اسلام هستند مثل خمار (مانند چادر).
اروپا
افغانستان
در ذیل حکومت طالبان پوشش برقع (نوعی نقاب) الزامی بود،[۹] این در حالی است که این مقوله، موضوعی رسمی و قانونی نیست بلکه همواره فشار اجتماعی شدیدی برای پوشش برقع وجود دارد و حامد کرزای متهم است که به خاطر راضی کردن سرکشان، از حقوق زنان عقب‌نشینی کرده است.[۱۰][۱۱]
بنگلادش
قوانینی مبنی بر پوشش سر در این کشور وجود ندارد غالباً زنان در مناطق روستایی و تعدادی از زنان شهرنشین حجاب می‌کنند اما در زمان اخیر تعداد زنان محجبه افزایش یافته است.[۱۲] از زمان انتخاب حزب سکولار انجمن ملت در سال ۲۰۰۸م، قلع و قمع علیه زنان محجبه بیشتر شد و گزارش‌ها حاکی از تعرض، طرد و تنگناهای زیادی نسبت به زنان است. در این کشور حجاب نماد اسلام محسوب می‌شود لذا دولت بنگلادش به خاطر علاقه آن بر سکولار کردن بنگلادش چنین اقداماتی را انجام می‌دهد.[۱۳]
مصر
نوال سعداوی در اوت ۲۰۱۶ بیان داشت که حجاب، عُرفی نادرست و از روی دین‌داری «اشتباه‌نگر» است و ارتباطی با دین یا اخلاقیات برتر ندارد. او همچنین اشاره کرد که پدرش خود از الازهر دانش‌آموخته و اسلام را خوانده، «در عمرش به من نگفت سرت را بپوشان… سر زن هیچ ارتباطی با اخلاقیات ندارد که پوشیده شود.»[۱۴]
گامبیا
با توجه به حکومت سکولار این کشور، تعداد کمی از زنان این کشور محجبه هستند. در دسامبر ۲۰۱۵ رئیس‌جمهور یحیی جامه، این کشور را جمهوری اسلامی اعلام و حجاب را برای کارمندان زن اجباری کرد. این کشور در حال حاضر پس از موریتانی دومین جمهوری اسلامی در آفریقا به شمار می‌رود.[۱۵]
اندونزی
اصطلاح «جلباب» در اندونزی برای مطلق حجاب بکار می‌رود.[۱۶] بر اساس قانون ملی و ایالتی اندونزی حجاب در مقوله‌ای اختیاری است.
حجاب پدیده‌ای نسبتاً جدید در اندونزی است این موضوع حتی قبل از تأثیر فرهنگ غربی نیز وجود داشته، بخش اعظمی از زنان اندونزیایی فقط برای ادای نماز حجاب می‌کنند و یا در غیر نماز با تکه پارچه نازکی سر خود را می‌پوشانند.
در سال ۲۰۰۸م اندونزی بیشترین آمار مسلمانان دنیا را داشت، با این حال قانون «بانکسیلی اندونزیایی» زمینه حمایت مساوی از پنج دین را فراهم کرد که عبارتند از: اسلام، کاتولیک، پروتستان، بودایی و هندویسم، بدون اینکه دین حکومت یا دین رسمی مشخص کند.
در پاکستان
در کشور پاکستان روزی با عنوان روز حجاب وجود دارد که این مراسم به همت شاخه زنان حزب «جماعت اسلامی پاکستان» انجام می‌شود.[۱۷]
در این روز زنان با برپایی تظاهرات در شهرهای مختلف از جمله اسلام‌آباد، کراچی و راولپندی خواهان نقش‌آفرینی جامعه بین‌المللی برای رفع ممنوعیت حجاب در برخی کشورهای اروپایی و ترویج این فرهنگ اسلامی در شبکه‌ها و رسانه‌های اجتماعی هستند.
آنان با اشاره به اینکه مسئله حجاب نه تنها در قرآن بلکه در کتب سایر ادیان الهی از جمله تورات و انجیل نیز آورده شده است، سیاست‌های دوگانه غرب در قبال این موضوع را مورد انتقاد قرار می‌دهند و می‌گویند که حجاب جزو حقوق اساسی یک زن به شمار می‌رود.
همچنین در این روز، پلاکاردها و پارچه نوشته‌هایی برای تأکید بر اهمیت حجاب در شهرهای مختلف پاکستان نصب می‌شود.
روز حجاب در بیشتر شهرهای بزرگ پاکستان برگزار می‌شود اما برگزاری این روز در اسلام‌آباد پایتخت این کشور جلوه بیشتری دارد و این مراسم توسط رسانه‌های مهم داخلی و خارجی پوشش خبری داده می‌شود.
در ایران[ویرایش]
قانون حجاب از سال ۱۳۶۳ در ایران با تصویب مجلس شورای اسلامی اجباری شد. رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ضمن انتقاد صریح از «خشک مقدسی‌ها» با مردم، تأکید کرد: سخت‌گیری‌هایی است که در مسئله حجاب انجام دادند که برای جامعه مخصوصاً در زن‌ها حالت فرار درست کرد. پایگاه اطلاع‌رسانی هاشمی رفسنجانی گزیده پاسخ‌های وی به کیهان در سال ۸۲ را بازنشر کرده است که در آن متن می‌خوانید: هنوز فکر می‌کنم اگر ابتکار را دست بگیریم، توقعات خانم‌ها و جوان‌ها را شرعاً می‌توانیم تأمین کنیم و پیش خداوند هم حجت داریم. انقلاب اسلامی را هم می‌توانیم حفظ کنیم. لابد می‌دانید که رهبری در مقابل فشار همین سخت‌گیری‌ها یک بار فرمودند: «وجهی برای تحمیل چادر نمی‌بینم»[۱۸][۱۹]
حجاب قبل از اسلام
حجاب در ایران باستان
حداقل از زمان هخامنشیان ملکه‌ها بوسیله پرده از مردم پنهان بوده‌اند. در متون پهلوی واژه چادر حداقل در دو مورد ذکر شده است یکی در روایات حمید آشاواهیشتان که یک متن حقوقی زردشتی قرن دهم میلادی است. در این متن چادر به همراه سربند و واشماگ که روسری گونه‌ای بود که توسط زنان زردشتی پوشیده می‌شد آمده است. در کتاب پهلوی به نام مداین یوشت فریان (احتمالاً قرن ششم) بر اساس متون گم شده از اوستا می‌خوانم که هوفریا، خواهر یویشت، یک زردشتی تورانی همسر آخت -که از مخالفین آیین جدید زردشتی بود- هنگام بازپرسی یک چادر بر سرکرده بود. متون کلاسیک فارسی موارد فراوانی را ذکر می‌کنند که زنان از طبقات مختلف و دوره‌های تاریخی متفاوت یا چادر پوشیده‌اند یا نوع دیگری از روسری. به عنوان مثال وقتی صحبت شیرین با پادشاه جدید و پسرخوانده اش سیرویا به پایان می‌رسد، شیرین چادرش را برمی‌دارد تا نشان دهد این زیبایی بی مانند وی بود که شاه فقید خسرو پرویز را شیفته کرد. حجاب گذاشتن فقط محدود به زنان نبود و شامل شاهان پارسی نیز بود. ابن اسحاق در سیره خود روایت می‌کند که خسرو انوشیروان به صورت پوشیده به راهروی حضار آمد تا زویازان یمنی را ملاقات کند و فقط وقتی بر تخت نشست حجابش برداشته شد.[۲۰] وجود حجاب در بین زنان زردشتی قرن اول میلادی که سر و صورتشان را به طور کامل بپوشانند در یک اثر مرمری که از پالمیرا بدست آمده دیده می‌شود. در مجسمه‌های پالمیرایی به جا مانده از قرن دوم میلادی وجود حجابهایی که سر را می‌پوشانند ولی صورت را باقی می‌گذارند معمول است.[۲۱]
حجاب در دیانت یهود
بر اساس تلمود پوشاندن سر برای مردان اختیاری بود اما زنان همیشه در بیرون خانه باید موهای خود را می‌پوشاندند. در سفر عروبین از تلمود یکی از تبعات زن بودن آن است که فرد همواره باید خود را مانند عزادار بپوشند و باید خود را در زندانی حبس کند. برخی عبارات تلمود حکایت از آن دارد که در دوره‌هایی از تاریخ یهود، یا در برخی جوامع یهودی، پوشاندن موی سر مخصوص به زنان شوهر دار بوده است و دختران لازم نبود تا زمان عروسی موی خود را بپوشانند. اما دربارهٔ زنان شوهر دار سخت گیری به اندازه‌ای بود که اگر کسانی گواهی می‌دادند که زنی سربرهنه خارج از خانه دیده شده است، شوهرش می‌توانست بدون پرداخت مهریه وی را طلاق دهد. (کتوبوت ۷:۶، ۱۵ ب)[۱]
حجاب در دیانت مسیحی
عهد جدید در باب ۱۱ از رساله اول پولس مرد را به دعا خواندن با سر برهنه و زن را به دعا خواندن سر پوشیده توصیه کرده است. در متن مسیحی شهدای حمیری مربوط به قصه اصحاب اخدود که چندی پیش از ظهور اسلام در منطقه نجران رخ داده است عباراتی وجود دارد که نشان می‌دهد زنان مسیحی نیز صورت خود را به طور معمول می‌پوشاندند. عموم تصویر گریهای قدیمی از مریم و قدّیسه‌های مسیحی آنان را با سر و موی پوشیده نشان می‌دهد.[۱]



  • ۰
  • ۰

کاناپه (به فرانسوی: Canapé) و یا مبل (به فرانسوی: Meubles) نوعی مبل سه نفره و گاهی مبل چهار نفره است که به منظور نشستن بیشتر از یک نفر ساخته و طراحی شده‌است. کاناپه‌ها برای لمیدن و خواباندن دست، بازو و کمر طراحی و ساخته می‌شوند. بیشتر این نوع اسباب دارای دسته‌هایی هستند که در دو طرف آن و برای استراحت و جاگیری دست‌ها به کار می‌روند. کاناپه‌ها را معمولاً در اتاق‌های نشیمن، اتاق مخصوص تلویزیون، اتاق ناهارخوری و اتاق استراحت قرار می‌دهند. ساختار کاناپه‌ها چوبی یا فلزی است و روکش آن‌ها از جنس پارچه، چرم و یا ترکیب هر دوی آن‌ها است. در هتل‌ها، شرکت‌ها، اتاق‌های انتظار و گاهی مغازه‌ها از کاناپه استفاده می‌کنند.[۱][۲]
مبل راحتی نوعی کاناپه است که بطور معمول دونفره ساخته می‌شود اما گونه‌های سه‌نفره و بیشتر نیز وجود دارد.[۱][۲] مبل راحتی پیشینه‌ای دویست ساله داشته و از سال ۱۸۰۰ میلادی در ایالات متحده آمریکا ساخته‌می‌شده‌است.[۳]
خصوصیات مبل راحتی
در بدنه‌ی این مبلمان اغلب اثری از چوب نیست. پایه‌ها کوتاه و دسته‌ها پهن می‌باشند و قیمت و مرغوبیت آن نسبت به مبل استیل نازلتر می‌باشد. همچنین ابعاد این مبلمان نسبت به مبلمان استیل کوچکتر می‌باشد. مبل راحتی خود به چند دسته تقسیم می‌شود که معروف‌ترین آنها «ال»، «ال‌یو»، «شانو» و... است.[۴]


 

  • ۰
  • ۰

 

 

 

 

ابوالقاسم فردوسی توسی (۳۲۹ هجری قمری – ۴۱۶ هجری قمری، در توس خراسان)، شاعر حماسی ایرانی و سرایندهٔ شاهنامه حماسهٔ ملی ایران است که آوازهٔ جهانی دارد. فردوسی را بزرگ‌ترین سرایندهٔ پارسی‌گو دانسته‌اند،[۳] که از شهرت جهانی برخوردار است. فردوسی را حکیم سخن، حکیم توس و استاد سخن گویند.
فردوسی دهقان و دهقان‌زاده بود. او آغاز زندگی را در روزگار سامانیان و هم‌زمان با جنبش استقلال‌خواهی و هویت‌طلبی در میان ایرانیان سپری کرد. در نگاهی کلی دربارهٔ دانش و آموخته‌های فردوسی می‌توان گفت او عربی می‌دانست اما در نثر و نظم عرب چیرگی نداشت. او پهلوی‌خوانی نمی‌دانست اما مفهوم آن را دریافت می‌کرد. به‌هرروی، در شاهنامه هیچ نشانه‌ای دربارهٔ پهلوی‌دانی او نیست. پژوهشگران سرودن شاهنامه را برپایهٔ شاهنامهٔ ابومنصوری از زمان سی سالگی فردوسی می‌دانند. تنها سروده‌ای که روشن شده از اوست، خود شاهنامه است. سروده‌های دیگری نیز از برای فردوسی دانسته شده‌اند که بیشترشان بی‌پایه هستند. نامورترین آن‌ها مثنوی‌ای به نام یوسف و زلیخا است. سرودهٔ دیگری که از فردوسی دانسته شده، هجونامه‌ای‌ در نکوهش سلطان محمود است. شاهنامه پرآوازه‌ترین سرودهٔ فردوسی و یکی از بزرگ‌ترین نوشته‌های ادبیات کهن پارسی است. فردوسی شاهنامه را در سال ۳۸۴ هـ ق.، سه سال پیش از بر تخت نشستن محمود، به‌پایان برد و در ۲۵ اسفند سال ۴۰۰ هـ ق. برابر با ۸ مارس ۱۰۱۰ میلادی در هفتاد و یک سالگی‌اش ویرایش دوم را به انجام رساند.
فردوسی در منظومهٔ خویش هر جا که توانست از بزرگ‌داشت خرد و دانش دریغ نکرده و از آن به نیکی نام برده و آن را مایهٔ رستگاری دانسته و از هرچه ایزدداده بهتر و برتر شمرده‌است. در «پیشگفتار بایسنقری» نام فردوسی با «حکیم» همراه است. او افزون بر دانش‌های روزگار و خوانده‌های بسیار، مردی ژرف‌نگر، آزاداندیش، تیزبین و نکته‌سنج در رویدادهای گذشته و حال بود. فردوسی در شمار آن شاعران نه‌چندان پرشمار در زبان پارسی است که نجابت گفتار و پاکی سخن او آلوده نشده و حتی واژه‌ای که زننده و ناسزا باشد از او سر نزده‌است. اثرگذاری فردوسی و شاهنامهٔ او بر زبان و ادب پارسی انکارناشدنی‌ست. برگردان‌ها، پژوهش‌ها و چاپ‌های فراوانی دربارهٔ فردوسی و شاهنامه به بسیاری از زبان‌های زندهٔ سراسر گیتی انجام شده‌است. برابر کتابشناسی فردوسی و شاهنامه گردآوری ایرج افشار با به‌شمارآوردن سروده‌های منسوب به فردوسی مانند یوسف و زلیخا تا سال ۱۳۸۵، ۵۹۴۲ شماره اثر در این سال‌ها به‌دست آمده‌است.

زندگی او را در چند دسته می‌توان بخش‌بندی کرد:
پیشگفتارهای شاهنامه
نخستین گروه از منابع، مقدمه‌ها یا پیشگفتارهای نسخه‌های دست‌نویس شاهنامه است. در نگاهی کلی، چهار پیشگفتار در آغاز دست‌نویس‌های شاهنامه نسخه‌برداری و یا چاپ شده‌است. این چهار پیشگفتار برپایهٔ تاریخ به این ترتیب‌اند:
پیشگفتار شاهنامهٔ ابومنصوری
کهن‌ترین این پیشگفتارهاست که به فرمان ابومنصور محمد بن عبدالرزاق و به‌دست ابومنصور مَعمَری وزیر او، به سال ۳۴۶ هـ ق. گرد آمده و پس از آن در آغاز دست‌نویس‌های کهن شاهنامه آورده شد. اهمیت این پیشگفتار در شناساندن منابع فردوسی برای سرایش شاهنامه و هم‌چنین بی‌اعتبار کردن افسانه‌های پیشگفتارهای پسین است.[۴]
پیشگفتار دست‌نویس فلورانس
این دست‌نویس یکی از کهن‌ترین و معتبرترین دستنویس‌های به‌جای‌مانده از شاهنامه است. و پیشگفتار آن دومین از دیدگاه کهن‌بودن است. تاریخ نگارش دست‌نویس ۶۱۴ هـ ق. است. این پیشگفتار افتادگی‌های بسیار دارد و آن‌چه بازمانده‌است کمتر از نیمِ متن کامل پیشگفتار است. متن کامل پیشگفتار در نسخه‌ای نگاشته‌شده در ۹۰۳ هـ ق. در دسترس است که در موزهٔ طوپقای‌سرا در استانبول نگاه‌داری می‌شود.[۵]
سومین پیشگفتار کهن شاهنامه
محمد قزوینی این پیشگفتار را «مقدمهٔ اوسط» نامیده که پس از «پیشگفتار شاهنامهٔ ابومنصوری» و پیش از «پیشگفتار شاهنامهٔ بایسنقری» نوشته شده‌است. از این پیشگفتار تنها یک دست‌نویس در ایران هست که اصالت ویژه‌ای ندارد و درهم‌آمیختگی بی‌ساختاری از پیشگفتارهای پیشین و پسین در آن به چشم می‌خورد. اصالت‌نداشتن، برگرفته‌بودن بخش‌های گوناگون از پیشگفتارهای پیشین و دست‌بردن در آن‌ها و هم‌چنین نادرستی‌های فراوان در این دست‌نویس، تعیین تاریخ دقیق نگارش آن را خدشه‌دار کرده‌است. اما با نگرش به زبان و شیوهٔ نگارش می‌توان گمان کرد که تازه‌تر از سدهٔ هشتم هـ ق. نیست.[۶]
پیشگفتار شاهنامهٔ بایسنقری
آخرین، نامدارترین و مفصل‌ترین این پیشگفتارهاست که به فرمان بایسنقرمیرزا در سال ۸۲۹ هـ ق. با بررسی دست‌نویس‌های شاهنامه نسخه‌ای ویرایش شده و این پیشگفتار را بر آن نهادند. در نگاهی کلی، این پیشگفتار دارای افسانه‌های فراوانی دربارهٔ فردوسی و شاهنامه است. در این پیشگفتار نیز، سه پیشگفتار پیشین، دیگر منابعی که برخی از آن‌ها از میان رفته و گفته‌های فردوسی در شاهنامه را گرد آورده و آن‌ها را به‌هم پیوند و چون داستان‌نویسی زبردست آن را پروبال داده‌اند. بیشتر مطالب کتاب‌های مجمل فصیحی، روضةالصفا، حبیب‌السیر، بدایع‌الوقایع، مجالس‌المؤمنین، عرفات‌العاشقین، مجمع‌الفصحا و دیگر تذکره‌ها از «پیشگفتار بایسنقری» گرفته شده‌است.[۷]
کتاب‌های تاریخ
تاریخ سیستان (پیرامون ۴۴۵ هـ ق.) به‌ظاهر کهن‌ترین یاد از فردوسی در میان کتاب‌های تاریخ است. چنان‌که از کتاب برمی‌آید نویسندهٔ آن به‌درستی به سرایش شاهنامه پیش از محمود توجه داشته‌است.[۸] شهریارنامه (سروده میان سال‌های ۴۹۲ تا ۵۰۸ هـ ق.) کهن‌ترین جایی است که از هجونامه نام برده شده‌است.[۹] در مجمل‌التواریخ و القصص (۵۲۰ هـ ق.) هفت بار از فردوسی و یک بار از شاهنامه سخن به‌میان آمده‌است.[۱۰] نظامی عروضی در چهارمقاله (پیرامون ۵۵۰ هـ ق.) دربارهٔ فردوسی و رویارویی او با محمود و رویدادهای پس از مرگش و ارزش ادبی شاهنامه سخن گفته‌است.[۱۱] ابن اسفندیار در تاریخ طبرستان (۶۱۳ هـ ق.) شرح چهارمقاله دربارهٔ فردوسی را آورده‌است.[۱۲] لباب‌الالباب (نوشته میان سال‌های ۶۱۷ تا ۶۲۵ هـ ق.) از شیوهٔ فردوسی و شمار بیت‌هایش و هم‌چنین شمار بیت‌های دقیقی در شاهنامه یاد کرده و قصیده‌هایی از فردوسی را می‌آورد.[۱۳] ابن اثیر در کتاب الکامل فی التاریخ (پایان‌یافته به رویدادهای سال ۶۲۸ هـ ق.) از مجدالدوله دیلمی و شاهنامه خواندن او گفته‌است.[۱۴] زکریای قزوینی در آثارالبلاد و اخبارالعباد (پیش از ۶۸۲ هـ ق.) شرحی برای فردوسی آورده که به‌گمان، گزیدهٔ افسانه‌هاست و یا از پیشگفتارهای پیشین و مقدمهٔ کهن، اسرارنامهٔ عطار، و چهارمقاله بهره برده‌است.[۱۵] تاریخ گزیدهٔ (۷۳۰ هـ ق.) حمدالله مستوفی در پنج جای از فردوسی یاد می‌کند: نخست در یادکرد دقیقی، دوم در یادکرد قادر خلیفهٔ عباسی، سوم در یادکرد عنصری، چهارم در یادکرد خود فردوسی و پنجم در یادکرد ابوالقاسم کُرَکانی.[۱۶] مجمل فصیحی (۸۴۵ هـ ق.) بدون یادکرد منبع از «پیشگفتار بایسنقری» بهره برده و خلاصه شده‌است. اما مطلب مربوط به فردوسی چون منبع مستقلی نیست ارزشی ندارد.[۱۷] تذکرةالشعرای (۸۹۲ هـ ق.) دولتشاه سمرقندی از چهارمقاله و «پیشگفتار بایسنقری» گرفته شده و مجمع‌الفصحا و مرآت خیال از آن بهره برده‌اند.[۱۸] بهارستان (۸۹۲ هـ ق.) جامی (وفات ۸۹۸ هـ ق.) از چهارمقاله و «پیشگفتار بایسنقری» آورده و انتساب یوسف و زلیخا به فردوسی را رد کرده‌است.[۱۹] حکیم شاه محمد قزوینی مجالس‌النفائس امیر علیشیر نوایی را از ترکی جغتایی به فارسی ترجمه کرد و در بخشی از کتاب، زندگی فردوسی را بیان می‌کند که مطلب تازه‌ای ندارد.[۲۰] بدایع‌الوقایع (میان سال‌های ۹۱۸ تا ۹۵۸ هـ ق.) زین‌الدین واصفی هروی از چهارمقاله و «پیشگفتار بایسنقری» گرفته شده‌است.[۲۱] حبیب‌السیر (۹۲۷ هـ ق.) خواندمیر، یادکرد دقیقی و هزار بیتش و نقد فردوسی از شعر او را از تاریخ گزیده و داستان مجدالدولهٔ دیلمی و ستم حاکم توس بر فردوسی و رفتن او به غزنین و گریختنش از آن‌جا و پشیمانی محمود و فرستادن پاداش و هم‌زمان شدنش با مرگ فردوسی را از بهارستان آورده‌است.[۲۲] هفت اقلیم (میان سال‌های ۹۹۶ تا ۱۰۰۲ هـ ق.) امین احمد رازی بسیاری مطالب را از لباب‌الالباب گرفته‌است، افسانه‌های زندگی را از «پیشگفتار بایسنقری» و اشعار شعرا در ستایش فردوسی را از همان پیشگفتار و مجمل فصیحی. خود می‌گوید مطالبی هم از چهارمقاله گرفته‌است.[۲۳] مجالس‌المؤمنین (میان سال‌های ۹۹۸ تا ۱۰۱۰ هـ ق.) قاضی نورالله شوشتری مطالب دربارهٔ فردوسی را از چهارمقاله و تذکرةالشعرا و «پیشگفتار بایسنقری» گرفته‌است. شوشتری نخستین کسی است که به روایت‌های گونه‌گون از فردوسی پرداخته و در این کار به شاهنامه که منبع بنیادین بوده، نگریسته‌است.[۲۴] عرفات‌العاشقین (میان سال‌های ۱۰۲۲ تا ۱۰۲۴ هـ ق.) از لباب‌الالباب و تذکرةالشعرا و «پیشگفتار بایسنقری» بهره برده‌است.[۲۵] تذکرهٔ آتشکدهٔ (میان سال‌های ۱۱۷۴ تا ۱۱۹۳ هـ ق.)[۲۶] آذر بیگدلی همهٔ افسانه‌ها را از «پیشگفتار بایسنقری» و تذکرةالشعرا و چهارمقاله گرفته‌است.[۲۷] رضاقلی خان هدایت در مجمع‌الفصحا (پایان در سال ۱۲۸۴ هـ ق.) از «پیشگفتار بایسنقری» و تذکرةالشعرا و اشعار منسوب به فردوسی را از عرفات‌العاشقین آورده‌است. وی در ریاض‌العارفین (۱۲۶۰ هـ ق.) ستایش فردوسی را کرده‌است.[۲۸]

 

 

 

 

  • ۰
  • ۰

کاغَذ به ماده‌ای گفته می‌شود که از خمیر کتان یا پنبه و یا کنف ساخته شود و به کار نوشتن آید و در اصطلاح علمی عبارت است از تراکم الیاف سلولوزی که به طور نامنظم داخل یکدیگر شده و درنتیجه یک مادهٔ فشرده را می‌دهد که در ابعاد و اوزان مختلف بدست می‌آید.
کاغذ از زمان اختراع آن تا به امروز قابل اعتمادترین وسیله انتقال اندیشه بشر بوده است و نقش مهمی در جمع‌آوری و ذخیره اطلاعات و دانش بشر که نتیجه‌ای از تجربیات و تفکرات اوست دارد و از این رو با پیدایش مرکب و صنعت چاپ و مواد رنگ دار این اندیشه بشری با ابزار نوین درآمیخت و به صورت یک پدیدهٔ مهم، امروزه با آن برخورد می‌گردد.
مصرف کاغذ با اختراع آن همراه بوده است که گفته می‌شود مصریان پیشقدم در این اختراع بوده‌اند و از بسیاری جهات نشانگر سطح رشد علمی و فرهنگی جامعه می‌باشد. با پیشرفت اطلاعات و معلومات بشر از دانش رنگ، کاغذهای رنگی برای جلب توجه و زیبایی و مقوا و کارتن‌های رنگ آمیزی شده برای بسته‌بندی و بالاخره جعبه‌های شیرینی و شکلات برای مصرف خانگی و نظایر اینها همه دلیل بر دانش برتر و استفاده بشر از این صنعت و اختراع است که روز به روز رو به توسعه و تکامل می‌باشد و در تاریخ از آن یاد شده است.[۱]
پیدایش کاغذ با پاپیروس و پرگامنت‌ها
به گفتهٔ تاریخ، مصریان باستان اولین مردمانی بوده‌اند که از نوعی نی شبیه بامبو به نام پاپیروس صفحاتی می‌ساختند و بر روی آن می‌نوشتند و نیز کاغذ بردی را مصریان اختراع کردند. مردم مصر نی پاپیروس را به صورت نوارهای نازک و بسیار ظریفی کنار یکدیگر قرار می‌دادند و سپس به وسیلهٔ فشارها و صیقل دادن به آن به شکل ورق درمی‌آوردند.
سابقهٔ نوشتن به هزاران سال قبل می‌رسد و بشر در آغاز تمدن و ابداع خط از گل رس لوحه‌هایی می‌ساخت و برای نوشتن مطالب خود استفاده می‌کرد؛ این الواح با حرارت آفتاب خشک می‌شد و یا با آتش می‌پخته است.
در ۲۵۰۰ سال پیش از میلاد بود که برای ثبت و ضبط کلمات، مسئله نوشتن بر کاغذ مطرح گردید و همانطوری که اشاره شد پاپیروس را مصری‌ها درست کردند، چند برگ پاپیروس را مصری‌ها بهم می چسبانیده‌اند تا یک نوار دراز طومار مانند بدست آید. کاغذ پاپیروس از بهم پیوستن برگها و پوستهٔ گیاهی نی مانند به نام پاپیروس است؛ برگهای پاپیروس نسبتاً شکننده بودند و لذا به فکر افتادند از پوست بعضی حیوانات مثل گوسفند، آهو و گوساله استفاده شود. نخستین بار در شهر پرگاموس واقع در آسیای صغیر، صنعتگران از پوست حیوانات با شیوه‌های مخصوص، پوست‌های درخشان و نازکی بدست آوردند که خیلی بادوام تر و نرم‌تر از پاپیروس بود و معروفترین آنها کاغذ پرگامنت بود. پرگامنت از نام شهر پرگاموس گرفته شده که از مراکز تولید و توزیع این کاغذ بوده است.
در روایات و اخبار نوشته شده است که کتاب اوستا را قبل از اسلام بر روی ۱۲ هزار پوست گاو نوشته‌اند که این روایت و خبر دلیل دیگری است که از قبل از اسلام در ایران، از پوست به جای کاغذ استفاده می‌شده است.
مردمان یونان به پاپیروس، کارتِس (cartes) می‌گفته‌اند و کلمه کارتس به زبان عربی قرطاس گفته شده است که در حقیقت همان پاپیروس است که از شهرهای واقع در دلتای مصر، آن را به یونان برده‌اند.
خط مصریان قدیم خط هیروگلیف (Hyroogleff) بوده است که بر روی پاپیروس‌ها نقش بسته است و به موجب دو سند یونانی که مربوط به قرن سوم میلادی ذکر شده در حال حاضر در موزه‌های لیدن و استکهلم نگهداری می‌شود.[۲]
چینی‌ها نخستین مردمانی بودند که بیش از ۲ هزار سال پیش، کاغذهایی مانند کاغذهای امروزی ساختند. ایرانیان مسلمان شیوه ساختن کاغذ را در سده نخست پس از اسلام از چینی‌ها آموختند و آن را بهبود بخشیدند. شهر سمرقند برای سال‌ها بزرگ‌ترین مرکز ساختن و خرید و فروش کاغذ بود. سپس، در شهرهای دیگر، از جمله بغداد، دمشق، قاهره، مراکش، جزیره سیسیل و شهرهای مسلمان نشین اسپانیا، کارخانه‌های کاغذسازی به راه افتاد. یافته‌های باستان‌شناسی نشان می‌دهند که از قرن اول میلادی، در چین کاغذ وجود داشته‌است. در سال ۱۰۵ میلادی، یکی از درباریان، ماده جدیدی را برای امپراتور توصیف کرد که از پارچه‌های کهنه، پوست درختان، کنف و علف تهیه می‌شد وروی آن می‌نوشتند. به مرور زمان، شیوه تهیه کاغذ بهتر شد و ان را با الیاف گیاهانی مانند خیزران می‌ساختند. عرب‌ها این محصول را به اروپا بردند و در سال ۱۱۵۰ میلادی، غربیان نخستین کاغذ سازی را در اسپانیا بنا کردند. ماشین تولید انبوه کاغذ را چینی‌ها اختراع کردند. نخستین اسکناس نیز در سال ۱۰۲۴ میلادی در چین تهیه و مبادله شد.
ساخت کاغذ
الیافی که در ساخت کاغذ بکار می‌رود معمولاً طبیعی و شامل سلولوز است؛ و به دو روش شیمیایی و فیزیکی است.
پیرامون واژه
کاغد یا کاغذ کلمه‌ای است پارسی[۳][۴] و ذکر این لغت یا «ورق» در کتب قدیمیه عربی بسیار فراوان دیده می‌شود. خمیر کاغذ بیشتر از چوب سوزنی برگان ساخته می‌شود (به دلیل داشتن الیاف طولانی‌تر)
کاغذ یکی از فراورده‌های مهم چوب است. برای ساختن کاغذ ابتدا تنه درخت را به وسیله دستگاه خردکن به خورده چوب تبدیل می‌کنند. سپس خرده چوب‌ها را به وسیله مواد شیمیایی و روشهای مختلف در برج پخت خمیر تجزیه می‌کنند و از آنها الیاف سلولوزی به دست می‌آید که خمیر کاغذ نامیده می‌شود. از درهم رفتن الیاف سلولوزی و بعد از پرس آنها ورقه کاغذ ساخته می‌شود.
انواع برش کاغذ
کاغذ از نظر برش طبق استانداردهای مختلف طبقه‌بندی می‌شود. یکی از مهم‌ترین طبقه‌بندی‌های بین‌المللی، استاندارد A است. در این استاندارد، از A0 که بزرگ‌ترین اندازه است، هرچه عدد بزرگ‌تر می‌شود، ابعاد کاغذ نصف می‌گردد


  • ۰
  • ۰

مهارت های کنترل خشم به درون ریزی منجر نمی شود بلکه موجب می شود تا شما بتوانید مسایل را به نوع دیگری تعبیر و تحلیل کنید تا خشم کمتری در شما ایجاد شود. افکار ما در هیجانات ما نقش بسزایی دارد. لذا اگر افکار ما تعدیل شود و به نوع دیگری در مواجهه با مسایل فکر کنیم هر گونه هیجان ما تغییر میکند.
راهکارهای زیر به صورت کاربردی بوده و می تواند کمک زیادی به شما داشته باشد اگر در تمرین کردن آنها کوتاهی نکنید.
1. گفتن عبارت "ایست"
زمانی که عصبانی هستید، می توانید به خودتان بگویید "ایست"،"صبرکن". این فرمان باعث می شود که شما بتوانید تا حدودی از اسیر بودن در دست احساساتتان رهایی پیدا کنید و موقعیت را بهتر ارزیابی کنید.
2. تنفس عمیق، آرام نفس کشیدن، تمرکز روی چیزهایی متفاوت از آنچه ما را عصبانی می کند
این موضوع مورد تأیید است که عموماً خشم و عصبانیت یک پدیده ی روانی صرف نیست، چرا که اجزاء جسمانی و فیزیولوژیک نقش مهمی در بروز آن دارند. همان طور که قبلاً نیز گفته شد، فشار خون، ضربان قلب، تعداد نفس ها، دمای بدن و سرعت سوخت و ساز، متغیرهای جسمانی ای هستند که هنگام عصبانیت به علت فعالیت دستگاه سمپاتیک، افزایش می یابند. از بین متغیرهای فوق، تنفس فعالیتی است که می توان سریعتر بر آن تمرکز کرد و به وسیله دم و بازدم عمیق (تنفس عمیق) فعالیت آن را کنترل کرد. معمولاً تنفس عمیق باعث می شود که ضربان قلب کاهش یافته و در نتیجه فشار خون هم پایین بیاید و بدین ترتیب می توان با تنفس عمیق، عوامل فیزیولوژیک موثر در تشدید خشم و عصبانیت را کنترل کرد. هر گاه فرد بتواند هیجاناتش را تا حدودی کنترل نماید، آن گاه بهتر می تواند در خصوص پاسخهای مناسب و راه حل های مناسب بیاندیشد.
مهارت های کنترل خشم به درون ریزی منجر نمی شود بلکه موجب می شود تا شما بتوانید مسایل را به نوع دیگری تعبیر و تحلیل کنید تا خشم کمتری در شما ایجاد شود.
٣. شمردن اعداد
زمانی که عصبانی هستید توصیه می شود از 1 تا 100 بشمارید. شمارش اعداد باعث می شود که شما کمی از موقعیت فاصله گرفته و شدت انرژی منفی حاصل از عصبانیت در وجود شما کاسته شود.
٤. تلقین برخی جمله ها
در حین مقابله با یک وضعیت ناخوشایند می توانیم به خود گوشزد کنیم که:
"آرام باش و آرام باقی بمان"
                                        "موضوع را زیاد بزرگ نکن"
                                                                             "این را درس عبرتی بدان"
                                       "یک نفس عمیق بکش، خونسردی ات را حفظ کن و فکرت را به کار بینداز"
افکاری مثل "منصفانه نیست، می خواهم به وی آسیب برسانم"، باید جای خود را به جمله های "نفس عمیق و آهسته بکش، صدایت را بلند نکن، آنها همیشه طبق میل من نباید رفتار کنند، با عصبانیت نمی توان آنها را تغییر داد، خشمت را با نفس بیرون بده، عصبانی شدن کمکی به من نمی کنه" بدهد.


در این میان یادمان باشد که اگر موفق شدیم، پاداشی برای خود در نظر بگیریم. این پاداش بهتر است به شکل خرید هدیه ای هر چند ناچیز مثل یک شاخه گل باشد. اما حتی با گفتن جمله ای به خود نیز، می توانیم خودمان را تشویق کنیم. مثلاً ”‌بلد نیستم، ولی از عهده ی این کار خوب برآمدم. آن قدرها هم که فکر می کردم سخت نبود. دارم روز به روز بهتر می شوم. وقتی قادرم احساساتم را کنترل کنم احساس خوبی نسبت به خودم پیدا می کنم.
5. خواندن یک بیت شعر یا یک جمله
به خاطر آوردن یک بیت شعر یا یک جمله نیز می تواند از شدت فشار روانی حاکم بر شما بکاهد.
                                                   "زندگی جویبار خاطره هاست تلخ و شیرین زندگی زیباست"
                                                                                    "این نیز بگذرد"
این نیز بگذرد
6. ترک موقعیت
یکی از راه های کنترل عصبانیت ترک موقعیت برانگیزاننده عصبانیت است. با ترک موقعیت، شما به خود فرصت فکر کردن می دهید و می توانید به موقعیت فراسوی نیازها و خواسته های خود توجه کنید. در چنین شرایطی، اگر مخاطب شما فرد خاصی است، می توانید از او بخواهید تا در زمان دیگری در مورد مسأله تان صحبت کنید. اما در پاره ای اوقات هنگام رویارویی با موقعیت های برانگیزاننده عصبانیت، شما نمی توانید موقعیت را به طور کامل ترک کنید، ولی می توانید برای چند دقیقه ای از موقعیت خارج شده، هوایی تازه کنید، قدمی بزنید، در صورت امکان آب نوشیده و سپس به موقعیت باز گردید. به طور کلی تکنیک های رفتاری کوتاه مدت کنترل هیجانها را می توان به ساختاری شبیه چراغ راهنمایی تشبیه نمود و آن را تکنیک چراغ راهنما نامید. این تکنیک گامهای لازم برای کنترل و مهار احساسها را به صورت برجسته نشان می دهد.
7. تکنیک چراغ راهنما
این روشی بسیار ساده و فوری برای کاهش احساس خشم است. این روش به طور خلاصه به افراد کمک می کند تا میزان زیادی از خشم خود را کنترل نمایند.
-  چراغ قرمز: ایست، چند نفس عمیق بکشید، سعی کنید خود را آرام سازید.
تکنیک چراغ راهنما
- چراغ زرد: به معنی احتیاط است. این علامت بیانگر آن است که شما هنوز کاملاً بر خود مسلط نشده اید و باید مواظب باشید که به خود و دیگران صدمه نزنید. پس در این مرحله فقط باید خوب فکر کنیم، چرا ناراحتم؟ چرا غمگین هستم؟ چرا عصبانی شده ام؟ و چه طور می توانم ناراحتی خود را به شکل صحیحی ابراز کنم. علاوه بر این، در این مرحله می توانیم درباره راه حل های متعدد فکر کرده و قبل از عملی کردن هر راه حل پیامدهای آن را در نظر بگیریم.
- چراغ سبز: نشان می دهد که ما آرام هستیم و می توانیم با کسی که ما را عصبانی یا آزرده خاطر و غمگین کرده صحبت کنیم و ناراحتی خود را ابراز نماییم. به عبارت دیگر چراغ سبز بدین معناست، که شما می توانید حرکت کنید و بهترین نقش های خود را عملی سازید.