سلام پیپر | جامع ترین سایت تحقیق درسی و دانشگاهی

ترجمه به روزترین مقالات برق | با کلیک روی عنوان انگلیسی و فارسی میتوانید به ترتیب مقاله و ترجمه آن را دانلود کنید

سلام پیپر | جامع ترین سایت تحقیق درسی و دانشگاهی

ترجمه به روزترین مقالات برق | با کلیک روی عنوان انگلیسی و فارسی میتوانید به ترتیب مقاله و ترجمه آن را دانلود کنید

جامع ترین سایت تحقیق درسی و دانشگاهی
جدید ترین مقالات برق همراه با ترجمه جهت استفاده عموم در سایت قرار گرفته است.
مرجع ترجمه به روزترین مقالات برق مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد
درس های بازار برق؛بهره برداری از سیستم های قدرت؛کنترل توان راکتیو؛مباحث ویژه،قابلیت اطمینان در سیستم های قدرت؛توزیع انرژی الکتریکی و .....
همچنین این سایت در زمینه مقاطع تحصیلی پایه در راستای قرار دادن تحقیق های دانش آموزی به صورت رایگان نیز حسن عملکرد خود را در طی سالیان قبل اثبات کرده است.
این سایت تقریبا تمامی موضوعات تحقیق های درسی پایه های ششم،هفتم،هشتم،نهم را دارا می باشد.
بزرگترین مرجع تحقیق دانش آموزی پایه های ششم تا نهم،تحقیق درس کار و فناوری،تحقیق درس هنر،تحقیق درس اجتماعی و.....

کلمات کلیدی

مقاله درس قابلیت اطمینان در سیستم قدرت

مقاله قابلیت اطمینان در سیستم قدرت

دانلود رایگان مقاله درس کنترل توان راکتیو

دانلود رایگان مقاله برای درس کنترل توان راکتیو با ترجمه

دانلود رایگان مقاله انگلیسی کنترل توان راکتیو

دانلود ترجمه مقاله درس کنترل توان راکتیو

دانلود رایگان مقاله درس توزیع انرژی الکتریکی

دانلود مقاله درس کنترل توان راکتیو

دانلود رایگان مقاله انگلیسی درس کنترل توان راکتیو با ترجمه

مقاله درس توزیع انرژی الکتریکی

مقاله برق در مورد درس توزیع انرژی الکتریکی

درس توزیع انرژی الکتریکی با ترجمه فارسی

دانلود رایگان مقاله انگلیسی در مورد کنترل توان راکتیو با ترجمه

دانلود ترجمه مقاله 2020 برق

دانولد رایگان مقاله در مورد درس کنترل توان راکتیو با ترجمه فارسی

دانلود رایگان مقاله انگلیسی درس کنترل توان راکتیو با ترجمه فارسی

دانلود رایگان مقاله برای درس توزیع انرژی الکتریکی با ترجمه

دانلود رایگان مقاله انگلیسی درس توزیع انرژی الکتریکی با ترجمه

دانلود رایگان مقاله انگلیسی در مورد توزیع انرژی الکتریکی با ترجمه

مقاله2020 درس قابلیت اطمینان در سیستم قدرت

مقاله برق در مورد درس کنترل توان راکتیو

مقاله درس توزیع انرژی الکتریکی ارشد

دانلود رایگان مقاله انگلیسی درس توزیع انرژی الکتریکی با ترجمه فارسی

مقاله درس قابلیت اطمینان در سیستم قدرت ارشد

مقاله2020 درس کنترل توان راکتیو

مقاله کنترل توان راکتیو

مقاله درس کنترل توان راکتیو

درس کنترل توان راکتیو با ترجمه فارسی

دانلود رایگان مقاله انگلیسی2020درس کنترل توان راکتیو با ترجمه

مقاله توزیع انرژی الکتریکی

آخرین مطالب

۷ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۶ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

نقاشی زیر لاکی که به مدت پنج سده در جلد کتابها، قاب آئینه ها، قلمدانها و جعبه ها به کار می رفت با دو روش صورت می گرفت. ابتدا کاغذ را دو یا سه روز در آب می خواباندند تا خمیر کاغذ وا برود. سپس خمیر را با انگشت ورز داده و بدان چسب می افزودند و نرم میکردند تا شکل دلخواه را پیدا کند. پس از خشک شدن پس از خشک شدن روی آن را با نوعی آب آهک می پوشاندند و برق می انداختند. اما با شیوه دوم می توانستند نتیجه خرسند کننده و دیر پا بدست آورند که شیوه دشواری هم بود.در این روش قسمت فوقانی لایه های متوالی کاغذ را به یکدیگر می چسباندند.
طرح پس زمینه را می توانستند با یکی از چند روش موجود حاصل کنند. زمینه طلایی را می توانستند با چسباندن صفحه ای از ورق طلا بدست آورند. وقتی که چسب خشک می شد. برگ را با شیره نار هندی می شستند. و می گذاشتند تا خوب خشک شود. به منظور حصول سطح مصقل طلایی، ماده ای را که با ورقه طلا پوشانده شده بود، می ساییدند و آن را با آب مخلوط می کردند. ذرات ریز طلا ته نشین و مواد خارجی و زائد آن با آب خارج می شد. سپس قطعات ریز طلا را با روغن چسب کتیرا (صمغ سندروس) می آمیختند و بر روی سطح آماده پخش می کردند. وقتی که خشک می شد دگر باره آن را با روغن برق می انداختند.
زمینه جلا یافته با رنگ طلایی را می توانستند رنگ قرمز و یا سبز بکنند. در این صورت زمینه طلایی را دقیقا با همان روش تهیه کرده و سپس رنگ قرمز یا رنگ نیلی را با کف دست یا پر طاووس بدان می مالیدند. رنگ قرمز شفاف و زرینه می شد و رنگ نیلی روی رنگ زرد حالت سبز مایل به سفید به خود میگرفت. طرحهای روی اشیاء نقاشی زیر لاکی بسان طرح های نگار گری اجرا می شد. و سپس با لایه هایی از روغن صمغ سندروس پوشیده و هر لایه کاملا جلا داده می شد.
به روغن صمغ سندروس « صمغ تیر» هم می گفتند چون در روزگاری که تیر و کمان رواج داشت برای پوشش تیرها به کار می رفت. برای تهیه روغن صمغ سندروس حدود یک کیلوگرم از صمغ سندروس را در یک دیگ مسی به گنجایش شش کیلو و با میزان مشابهی از روغن بزرک حرارت میدادند. صمغ را زمانی می افزودند که روغن داغ می شد چون این مخلوط بسیار محترقه بود لذا مراقبت زیادی را ایجاب می کرد. این مخلوط تا زمانی که صمغ کاملاً حل شود می جوشید، ولی اگر می خواست بیرنگ بماند، باید به مقدار کافی مجوشاندند.
اگر محلول در مدت طولانی می جوشید، رنگ قرمزی به خود می گرفت که مورد پسند نقاشان تازه کار و نو مایه ایران بود. هنگامی که جوشاندن به پایان می رسید محلول را با تربانتین رقیق می کردند و ماده حاصله را به گونه عسل سیالی در می آوردند. بدین ترتیب ماده ای که حاصل می شد، برای سالیان دراز قابل استفاده بود. اما در مواقع استفاده می بایست غلظت آن را رقیق می کردند. این رنگ سخت به شیشه یا مرمر می چسبید و اگر لایه هایی از آن را بکار می بردند ماده ای ضد آب و رطوبت حاصل حاصل می آمد.


  • ۰
  • ۰

گراز یا خوک وحشی اورآسیا نوعی خوک است که نیای بیشتر خوک‌های اهلی به‌شمار می‌رود. این حیوان بومی بیشتر مناطق شمالی و مرکزی اروپا، نواحی مدیترانهای (از جمله کوه‌های اطلس در شمال آفریقا) و بیشتر مناطق آسیا است. نسل این حیوان در شمال آفریقا و برخی نقاط اروپا منقرض شده‌است. گراز توسط انسان به نقاط دیگر دنیا از جمله بخش‌های از ایالات متحده و آرژانتین و نیز استرالیا وارد شده‌است.گراز دارای ناخن های درازیست که در صورت مواجهه با خطر ناخن میکشد.
اهمیت گراز: پوزه دراز و محکمی که دارد و از ریشۀ درختان تغذیه می کند. در حین خوردن غذاهای گیاهی خاک را شخم می زنند. دربیابان و علف زارهایی که گراز وجود دارد به دلیل زیر و رو شدن خاک و پاشیده شدن آن روی دانه گیاهان، رویش و تنوع آنها بیشتر است
)به همین دلیل به آنها تراکتور طبیعت می گویند(
نکته: البته برای زمین های کشاورزی مناسب نبوده و سبب نابودی محصول می شود.
خرس‌ها پستاندارانی هستند که در خانوادهUrsidae جای می‌گیرند. خرس‌ها به فروراسته سگ‌واران تعلق دارند و نزدیک‌ترین خویشاوندانشان خوک‌های دریایی هستند. هرچند فقط هشت گونه خرس وجود دارد اما پراکنش جغرافیایی وسیعی دارند و در زیستگاه‌های متنوعی از قطب شمال گرفته تا برخی نقاط نیمکره جنوبی سکونت دارند.
اهمیت خرس: با اینکه همه چیز خوارند ولی اکثراً از دانه و میوه گیاهان استفاده می کنند . پس از خوردن این دانه ها که در بدن خرس جذب نمی شود به همراه مدفوع )که خود نوعی کود محسوب می شود( روی خاک ریخته و با رسیدن رطوبت رویش پیدا کرده و سریعاًرشد می کنند.


  • ۰
  • ۰

کشته‌ها و خرابی‌ها
زلزله ۳۱ خرداد ۱۳۶۹ رودبار-منجیل به بزرگی ۷٫۴در ساعت ۲۱:۰۰ به وقت گرینویچ و سی دقیقه بامداد به وقت محلی رخ داد و شهرهای رودبار، منجیل، لوشان و ۷۰۰ روستای اطراف را به نابودی کشاند و به ۳۰۰ روستای دیگر خسارت عمده وارد نمود. خسارت حاصله از این زمین‌لرزه ۲۰۰ میلیارد دلار برآور شد. کانون ژرفی زمین‌لرزه مذکور حدود ۱۹ کیلومتری از سطح زمین بود و براثر آن یکصد هزار خانه خشتی و گلی با خاک یکسان شدند یا متحمل خسارات عمده گردیدند و بیش از سی و پنج هزار کشته، شصت‌هزار زخمی و پانصدهزار بی‌خانمان آنرا در لیست مرگبارترین ۱۰ زلزله جهان در صدسال گذشته قرار می‌دهد.[۲] چند ساعت پس از وقوع زمین لرزه اصلی چندین پس‌لرزه به وقوع پیوست که بزرگی موج لرزه‌ای آنها بیش از ۵ بود. بزرگترین پس‌لرزه حدود ۱۲ ساعت پس از وقوع زمین‌لرزه اصلی اتفاق افتاد، که بزرگی آن Mb=۶ گزارش گردید. پس از نصب شبکه لرزه‌نگاری صحرایی مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران روزانه حدود چند صد پس‌لرزه ثبت می‌گردید که بزرگی آنها در مواردی از ۵ تجاوز می‌نمود. عمق اکثر این پس‌لرزه‌ها بین ۱۰ تا ۲۰ کیلومتر متغیر گزارش شده‌است. این زمین‌لرزه به لحاظ وسعت و شدت از زلزله‌های بی‌سابقه این منطقه در طی سدهء اخیر بود که مناطق وسیعی از استانهای تهران، گیلان، آذربایجان شرقی، مرکزی، زنجان، همدان، مازندران، سمنان و شهرهایی از قبیل لاهیجان، رودسر، لنگرود، آستانه اشرفیه، تنکابن، سراب، اردبیل، مشکین‌شهر، کرج و شهرک‌های اطراف بروجرد محور قزوین-رشت و روستاهای رودبار الموت طالقان، فیروزکوه مهدی‌شهر، شهمیرزاد، زیراب، بوئین زهرا و دهها شهر و روستای دیگر را به لرزه درآورد. وقوع این زمین‌لرزه در تهران نیز باعث وحشت زیاد مردم شد و بسیاری را از خواب بیدار نمود، لیکن آثاری از ریزش منازل یا تلفات انسانی مشاهده نگردید. برخی از مطبوعات گزارش دادند که تعدادی از منازل مسکونی قدیمی تهران واقع در محلات جنوبی شهر آسیب‌های جزئی دیده‌اند.[۳] شدت زمین‌لرزه در تهران 5 درجه در مقیاس مرکالی تخمین زده شده‌است. زمین‌لرزه شهر تبریز را به لرزه درآورد، در شهر خلخال از شدت بیشتری برخوردار بود و باعث ریزش تعدادی از ساختمانها و وارد آمدن خسارات مالی شد. در شهر سراب باعث ریزش برج کوره آجرپزی ملی و چندین دیوار در نقاط مختلف شهر شد ولی در میانه و بروجرد گرچه احساس گردید لیکن تلفات جانی در برنداشت.[۳] شهر قزوین و بخشهای تابعه آن به شدت لرزیدند که شکسته‌شدن شیشه‌های منازل و تخریب بعضی از خانه‌های مسکونی را بدنبال داشت و تعدادی مجروح نیز بجای گذاشت، لیکن خسارات مالی و تلفات جانی این زلزله در بخش‌ها و روستاهای کوهین، طارم سفلی، محور قزوین-رشت و نیز روستاهای رودبار الموت شدت بیشتری داشت.
در نخستین ساعات پس از زمین‌لرزه تعداد تلفات در روستای هیر از بخش الموت حدود ۵۰۰ کشته و مجروح و در کوهین و روستاهای حومه آن در بخش قاقازان ۱۶۰ کشته گزارش گردید.[۳] در استان زنجان دو روستای آب بر و ده شیر که زمین‌لرزه در آنها شدت بیشتری داشته به کلی تخریب شدند و تعداد زیادی کشته و مجروح شدند. اکثر روستاهای طالقان دچار خسارات مالی زیادی شده و احشام زیادی به هلاکت رسیدند و تعداد زیادی منازل مسکونی ویران گردیدند.[۳] در استان گیلان شهرهای رشت، رودبار، آستانه اشرفیه، لاهیجان، منجیل، لوشان و صومعه‌سرا در جریان زمین لرزه بیشترین خسارات را دیدند. در این حادثه به بسیاری از منازل مسکونی تجاری، دولتی و راه‌ها و پل‌ها آسیب شدید وارد گردید. منبع بزرگ تأمین آب مشروب رشت-انزلی و تعدادی ساختمان و آپارتمان مسکونی ۷ و ۸ طبقه با خاک یکسان شد و تعدادی کشته و مجروح گردیدند. در آستانه اشرفیه منبع آب آشامیدنی شهر به کلی ویران و ده‌ها خانه در اثر پدیده روانگرایی خاک تخریب گردیدند. وقوع زمین لرزه در مناطقی از شهرستان فومن موجب خسارات و تلفات فراوان جانی و مالی شد و در روستاهای ماسوله و نصیر محله زمین‌لرزه ده‌ها خانه را ویران و ده‌ها تن را کشت. شهرهای منجیل و لوشان نیز از شهرهای دیگری بودند که به‌شدت تخریب شدند.
در شهر منجیل اکثر ساختمان‌ها ویران شدند و صدها کشته برجای ماند. سد منجیل در جریان زمین‌لرزه بشدت آسیب دید، بطوریکه دریاچه پشت سد تا پایان مرحله بازسازی بطور کامل تخلیه شد. در تونل‌های محور منجیل ـ رودبار شکستگی‌های بزرگ و چپ گرد بوجود آمد و مبادی ورودی تونل‌های به علت ریزش کوه تخریب گردیدند. شهرک هرزه ویل در شمال غرب شهر منجیل به علت پایداری ساختمانهای مسکونی از تلفات کمتری برخوردار بود، لیکن روستاهای هرزه ویل به علت لغزش کوه به کلی ویران گردیدند.
شهر رودبار در مقایسه با شهر منجیل از شدت تخریب کمتری برخوردار بود، لیکن به اکثر ساختمانها آسیب شدید وارد آمد. در کیلومتر ۲۵ جاده رشت-رودبار جاده در اثر ریزش سنگ‌های عظیم مسدود گردید. شدت زمین‌لرزه در ناحیه رودبار-منجیل حدود ۹ درجه در مقیاس مرکالی تخمین زده شده‌است. در شهر گنجه کارخانه کفش و چرم گنجه به‌کلی ویران گردید و خسارات زیادی به شهر وارد شد. خسارات ناشی از زمین‌لرزه در ناحیه امامزاده هاشم جزئی بود و آثار حاصل از زمین‌لرزه در این منطقه کمتر به چشم می‌خورد ولی با نزدیک شدن به شهر رشت آثار تخریب تا اندازه‌ای بارزتر بود.
دلایل بالارفتن تلفات انسانی
زمان رخداد زلزله بسیاری از مردم استان گیلان به‌خصوص جوانان در دقایقی پس از ساعت ۲۴ پنجشنبه سرگرم تماشای مسابقات فوتبال جام جهانی ۱۹۹۰ ایتالیا بودند که زمین به یکباره لرزید و این‌چنین بود که به دلیل بیدار بودن، بسیاری از جوانان توانستند به‌هنگام وقوع فاجعه از منازل بگریزند و زیر آوار نمانند. اما علت بالا بودن خسارات جانی در زلزله منجیل درحقیقت، خطا در اعلام کانون زلزله بود چراکه در آن زمان به دلیل محدود بودن ایستگاه‌های لرزه‌نگاری، کانون زلزله منطقه دیلمان در استان گیلان اعلام شد و از این رو زمان طلایی برای امداد رسانی به مناطقی که خسارات جدی بدانها وارد شده بود از دست رفت چراکه این زمان طلایی برای نجات آسیب دیدگان در زلزله ۲۴ تا ۷۲ ساعت است.[۴]


  • ۰
  • ۰

جانشینان چنگیز
پس از مرگ چنگیز پسر سوم و ولیعهد او اوکتای قاآن در سال ۶۲۶ در پی یک شورای فامیلی رسما به سلطنت رسید و تصمیم شورا مبنی بر حمله به شمال چین و تعقیب سلطان جلال الدین توسط او به اجرا درآمد. سلطان جلال الدین که در جنگ با چنگیز مجبور به عبور از رود سند شده بود برای دفع شورش کرمان به ایران برگشت و از آن جا عازم شیراز و شوشتر شد و از خلیفه بغداد ناصر کمک خواست که مورد اجابت واقع نشد، ناچار عازم آذربایجان شده در سال ۶۲۳ به تفلیس رسید و در ۶۲۴ با طرفداران اسماعیلیه به جنگ پرداخت. تاریخ جنگ های این سلطان خواندنی است: او به هر جا می رسید و آتش هر فتنه ای را خاموش می کرد خبر درگیری و قیام دیگری از بلاد دیگر به او می رسید و اخبار هجوم مغول و پیشبرد شهر به شهر ایشان در رأس این اخبار بود. در رمضان ۶۲۵ هجری با مغول ها در اصفهان روبرو شد و پس از آن به شمال رفته پس از یک سلسله جنگ هایی که در گرجستان و نخجوان و دیاربکر انجام داد عاقبت در کوههای میافارقین در بیست فرسنگی دیاربکر به دست اکراد در نیمه شوال ۶۲۸ کشته شد و لشکریان او جمعی کشته و عده ای در دستگاه سلاطین ایّوبی سلاجقه روم مستحیل شدند. اما لشکریان مغول به عزم تسخیر دیاربکر و موصل تا ساحل فرات پیش راندند و هر که را دیدند کشتند و به هر کجا رسیدند به تخریب و ویرانی آن کوشیدند آن ها در سال ۶۳۳ پس از فتح گنجه اربیل را متصرّف و در سال ۶۳۴ به بغداد رسیدند لیکن با حکم جهاد علما مواجه و در جنگ های ناحیه تکریت مجبور به عقب نشینی شدند.
اوکتای قاآن در سال ۶۳۹ در اثر افراط در صرف مشروب الکلی در سال سیزدهم سلطنت خود وفات یافت. او در مشرق زمین در آن زمان به جود و بخشش مشهور شده بود چنانکه او را حاتم آخرالزّمان می نامیدند و با مسلمین نیز سر مماشات و ارفاق داشت چنانکه شایع شده بود او قلبا مسلمان است. بی دلیل نیست که حافظ در این باره می فرماید:
برشکن کاکل ترکانه که در طالع تست
بخشش و کوشش قاآنی و چنگز خانی
پس از مرگ او که در سال ۶۳۹ هجری اتفاق افتاد تا سال آخر حکومت این سلسله قریب به ۱۱۷ سال، هفده نفر در ایران حکومت کردند که به ایلخانان مغول مشهورند. طرز حکومت این عده غالبا چنین بود که خان مغول از مغولستان یک نفر را به عنوان حاکم و سرکرده قشون جهت اداره ایران تعیین می کرد و این مأموران به دستیاری عمال و دبیران ایرانی به اداره امور کشوری و جمع آوری مالیات و دفع مخالفین اقدام می کردند. تاریخ این ایام مشحون از جنگ و خونریزی است. از مهمترین اتفاقات این دوره انقراض فرقه اسماعیلیه و خلفاء بغداد به دست هولاکوخان مغول است که این حاکم قبل از رسیدن به سلطنت ظاهری قریب به شش سال از طرف منگوقاآن مأمور دفع فرقه اسماعیلیه و خلفای عباسی بود.
جانشینان تیمور
بر خلاف چنگیز که پسرانش بلافاصله بعد از او، با ولیعهدی که او برگزیده‏ بود کنار آمدند و با حفظ اتحاد، از فروپاشى امپراتورى جلوگیرى کردند ، بازماندگان تیمور به درگیری با هم پرداختند .
بازماندگان تیمور که بیشتر از نوادگانش بودند، پس از مرگش به مخالفت با یکدیگر پرداختند و قلمرو وسیعى را که او با وجود آن همه جنگ و شقاوت به هم پیوند داده بود ، تجزیه نمودند .
وصیت تیمور :
تیمور در وصیتى که او پیر محمد پسر میرزا جهانگیر را ولیعهد خویش کرد، به رغم علاقه‏اى که سردارانش نسبت به اجراى واپسین خواست او نشان مى‏دادند، مجالى براى اجرا پیدا نکرد . اندکى بعد از مرگش، منازعات خانوادگى و درونى بین بازماندگانش آغاز شد.
ماجراهای پس از مرگ تیمور :
در آغاز، همراهانش مرگ «صاحبقران» ( لقبی که تیمور به خود داده بود ) را پنهان داشتند و به علاوه طرح حمله به چین را بى آن که لغو نمایند، متوقف کردند.
همچنین چون نوه تیمور که بنا به وصیتش جانشین او می شد یعنی پیرمحمد فرزند میرزا جهانگیردر آن هنگام دور از پایتخت و در حدود غزنین بود، موقتا دیگری را به نیابت از او جانشین تیمور نمودند .
این شخص خلیل سلطان، پسر میرانشاه ( پسر دیگر تیمور )) بود و در آن هنگام با لشگر تیمور همراه و حاضر شده بود .
البته این اقدام هم فایده ای نبخشید و به زودى با مخالفت بازماندگان مواجه شد. به تدریج این اختلافات طولانى شد و دامنه پیدا کرد. چنان که در اندک مدتى، این توطئه‏ها و تحریکات، میراث عظیم تیمور را به حکومتهاى مستقل و متخاصم تبدیل کرد.
حکومت های جانشین تیمور :
خلیل سلطان در سمرقند قدرت موقت خود را به قدرت دائم مبدل ساخت .
در ایران، نواحى غربى ایران در دست میرانشاه نیمه دیوانه و پسرش میرزا ابابکر و محمد عمر باقى ماند. خراسان و نواحى شرقى هم در دست معین الدین شاهرخ که تیمور خود او را به فرمانروایى آن حدود گماشته بود، باقى ماند.
شروع درگیری ها :
اما پیر محمد که خود را وارث واقعى تیمور مى‏دانست در مطالبه حق خویش بلافاصله بر خلیل سلطان شورید؛
ولى چون فاقد قدرت و سپاه لازم براى رویارویى با این نبرد بود به همین خاطر حق خود را به معین الدین شاهرخ حاکم خراسان و عموى خود که در عین حال شوهر مادرش نیز بود، واگذاشت.
در مقابل شاهرخ نیز او را به امارت فارس منصوب کرد.
نزاع طولانی مدعیان تاج و تخت تیموری
به این ترتیب نزاع بین مدعیان تاج و تخت تیمورى، قریب سى سال به طول انجامید، تا آن که در نهایت شاهرخ بر تمامى قلمرو تیمورى چیره شد و دورانى هر چند کوتاه از ثبات و امنیت را به ارمغان آورد .
شاهرخ به سن هفتاد و دو سالگى و به سال 850 ق / 1446 م درگذشت با مرگ شاهرخ، تنها فرزندشالغ بیگ میرزا در قید حیات بود، که او هم بیشتر یک محقق و عالم ریاضى بود تا یک فرمانروا. از این رو انحطاط خاندان تیمورى دوباره آغاز شد که این بار با سرعت بیشترى هم رو به تلاشى و اضمحلال رفت.
نزاع بین بازماندگان شاهرخ ده سالى به طول انجامید تا این که ابو سعید، نواده میرانشاه و پسر میرزا سلطان محمد مدتى تفوق یافت، اما دیرى نپایید که دوران فرمانروایى او نیز به پایان رسید به طورى که در یک دهه بعد، به دست میرزا یادگار محمد، نواده بایسنقر که به اردوى آق قویونلو پیوسته بود به قتل رسید.
به این ترتیب با مرگ ابو سعید، دوران فرمانروایى تیموریان به سر آمد «رجب 872 ق / فوریه 1468 م».

  • ۰
  • ۰

دگرگونی فناورانه در سبک زندگی، بسیاری از اوقات، ناخودآگاه است و دانستن این ارتباط، ما را هشیار می‌سازد که پیش‌تر از پدید آمدن پیامدهای کاربرد انواع ابزارها و سیستم‌های فناورانه‌ی نوین، آن‌ها را حدس بزنیم و نشانه‌شناسی کنیم و برای مسائلی اجتماعی و فکری که به دنبال خواهند داشت، چاره‌جویی نماییم.
فناوری را نباید تنها در ماشین‌ها و ابزارها و اختراع‌های مادی جدید دید. گاهی جا انداختن یک نوع مدیریت و کنترل اجتماعی، نوعی فناوری است. از قضا، چیزی که بر زندگی ما بیشتر تأثیر دارد، فناوری اجتماعی است که زندگی شخصی و جمعی را همچون ابزارها و اختراعات مادی و شاید بیش از آن‌ها دگرگون می‌سازد. وقتی ما می‌آموزیم، می‌پذیریم و مشتاق می‌شویم، به گونه‌ای دیگر زندگی کنیم، نگاه و معرفت ما به زندگی دستخوش دگرگونی می‌شود و این دگرگونی بر خلق‌وخو و ارتباط ما با دیگران و حتی ارتباط ما با خودمان و باورهایمان تأثیر می‌گذارد.
افزون بر عاملان یا کارگزاران تغییر سیستم اجتماعی، انطباق یا عدم انطباق سیستم مورد نظر با محیط کاربرد یا اعمال فناوری، عامل تفاوت اثر می‌تواند باشد. برای مثال، تقسیم اراضی در دوره‌ی پهلوی را نوعی فناوری اعمال تغییرات اجتماعی می‌توان دید که همچون ماشینی در اختیار حکومت از برنامه‌های مشابه در کشورهای پیشرفته کپی شد تا کار گذار طبقاتی از سیستم ارباب‌ـ‌رعیتی به جامعه‌ی سرمایه‌سالار و فردیت‌محور را تسهیل کند. دقیقاً مانند ماشین‌های اختراع‌شده که کاری را برای ما تسهیل می‌کنند. اما اهمیت سازگاری محیطی در به کار بردن ماشین‌های اجتماعی و سیاسی، بسیار بیش از ماشین‌های معمولی است. آموزش دادن و سازگار نمودن یک آدم با کار یک فناوری نوین، ساده‌تر است تا سازگار کردن یک جامعه با به‌کارگیری یک فناوری نوین. پیامد کار، دل‌خواه نبود. در جاهایی که زمین‌های بسیار وسیع به دهقانان رسید، سبب شد آنان به فردگرایی افزون‌تر و جمع‌ کردن سرمایه‌ی بیشتر و خرید ماشین‌های پیشرفته‌تر و مانند این‌ها بپردازند؛ اما در جاهایی که تراکم جمعیت کشاورزان بالا و زمین‌ها کوچک‌تر بود، وضعیتی از مجادلات و کشمکش‌های تمام‌نشدنی برقرار شد که از وضعیت ارباب‌ـ‌رعیتی پیش از آن بسیار بدتر بود.
همکاری تنگاتنگ کشاورزان، نیاز به روحیه‌ی رواداری بالایی داشت و کشاورزانِ عادت‌کرده به منطق استبدادی اربابی، جز سلطه‌گری و سلطه‌پذیری، نوع دیگری از رابطه‌ی اجتماعی را نیاموخته بودند و بدین ترتیب، نابودی کشاورزی، رهاورد کار بود. اما مهم‌تر از آن، افزایش کینه‌توزی و بخل و حسد در اخلاقِ کاریِ افراد بود؛ چرا که منابع، کم، تقاضا، زیاد و امید به سامان‌ یافتنِ نظامِ ازهم‌پاشیده‌ی کار، ناچیز بود.

آنچه برای بحث ما مهم است این است که فناوری، چه در شکل مادی و چه در شکل برنامه‌ی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، حقوقی و ترکیب این‌ها، در نتیجه‌ی چگونگی محیط کاربرد خود، اثرات متفاوتی خواهد داشت و محیط را نیز به سهم خود دگرگون خواهد نمود. یک وجه این تغییر محیطی، تغییر در رفتار و نگاه آدم‌هاست. بنابراین همراه است با تغییر سبک زندگی.
به همین شکل می‌توان نگاهی به ورود فناوری‌های نوین در ایران امروز داشت. پس از ارتباط‌های چهره به چهره به مثابه‌ی نسل اول و تلفن، تلگراف و پست به مثابه‌ی نسل دوم، اینترنت و تلفن همراه، به نسل سوم ارتباطات مشهور شده‌اند. علاوه بر این دگرگونی‌ها در ابزار ارتباط، در هر کدام از این نسل‌ها، شبکه‌های اجتماعی و کنترل‌های امنیتی و دولتی و مقاومت‌ها و مخالفت‌های سازمان‌یافته‌ی متفاوتی شکل گرفتند که برخی از آن‌ها را می‌توان فراورده‌ی اجتماعی آن نسل از ابزارهای فناورانه دانست. اما از سویی، نظامی از کاربرد موارد گفته‌شده را می‌توان تکنولوژی سیاسی یا اجتماعی برای تغییر در کنترل مردم دانست. ما در اینجا نه به چیستی آن فناوری‌ها و نه به تأثیر آن‌ها بر کنترل افراد می‌پردازیم، بلکه به تغییرات خلق‌وخو و شیوه‌ی زندگی مردم تحت تأثیر این دگرگونی‌ها نظر داریم. هر کدام از این دگرگونی‌های فناورانه، نگاه مردم به جامعه، دولت، افراد دیگر و خودشان را دگرگون ساخته‌اند و این دگرگونی در چگونه زیستن آنان اثرگذار بوده است. در واقع باید پرتو تحلیل خود را بر جنبه‌هایی درک‌شده و تجربه‌شده از زندگی مردم با این فناوری‌ها بیندازیم.
نگاه تحلیلی ما به آنجا باید متمرکز شود که شنود مکالمات در نسل دوم، جایِ فرستادنِ جاسوس و خبرچین دولت در اجتماعات چهره به چهره را می‌گیرد و اخلاق ریاکاری و بی‌اعتمادی مردم به یکدیگر برای گول زدن عوامل نفوذی، به اخلاق مراقبت از خود و خودسانسوری تبدیل می‌شود و همین خلق‌وخو به دیگر ابعاد زندگی هم توسعه می‌یابد.
وقتی به شبکه‌های مجازی ارتباط افراد در نسل سوم ارتباطات می‌رسیم، ویژگی دوگانه‌ای در اخلاق ارتباطی پدید می‌آید. نام‌های مجازی برای پوشاندن هویت افراد از یک سو به مخفی کردن هویت آنان کمک می‌کند، اما دوباره ارتباط‌هایی چهره به چهره، اما این بار به صورت مجازی شکل می‌گیرد و همان روابطی که در نسل اول بود هم امکان ظهور می‌یابد. به دلیل انبوه ‌شدن امکان ارتباط و تماس با چند نفر در مکان‌های مختلف در یک نشست یا گفت‌وگوی مجازی، احساس نیاز به سرعت و کمبود وقت و گزینش مخاطبانِ هم‌زبان‌تر و حذف دوستانِ وقت‌گیر، اهمیت بیشتری می‌یابد و چنین نگاهی از فضای مجازی به فضای واقعی و زندگی روزمره‌ی مردم هم انتقال می‌یابد.
دامنه‌ی گسترش فناوری اجتماعی به اختراع‌های ارتباطی محدود نمی‌شود. میشل فوکو، اندیشمند فرانسوی نیمه‏ی دوم سده‌ی بیستم، به تکنولوژی‌های انضباط اجتماعی اشاره می‌کند. (فوکو، ۱۳۸۷؛ اسمارت، ۱۳۸۷ و گوتینگ، ۱۳۹۰) آنجا که شما در معرض نگاه همیشگی دوربین‌های پلیس، ارزیابی گزارش‌کارهای دوره‌ای توسط رئیس، مدیر یا استادتان، ارائه‌ی آزمایش‌های پزشکی، روانی و گواهی عدم‌سوءپیشینه برای مسئولان اجتماعی مرتبط با خود هستید، رفتار شما بسیار متفاوت خواهد بود با آن زمان که این موارد نبودند. به طور معمول، شما به خودتنظیمی، خودسانسوری و منضبط ‌ساختن خود، به صورتی وسواس‌گونه همت خواهید نمود. البته برای مسئولان اجتماعی مرتبط با شما، نظارت بر شخص شما مهم نیست؛ بلکه انجام دادن وظیفه‌شان مهم است و چنین زندان‌گونه‌ شدن و پادگان‌گونه ‌شدن و آسایشگاه‌گونه شدن جامعه، شما را به فردی تبدیل خواهد کرد که به بهداشت جسمی و روانی خود حساسیت وسواس‌گونه دارد و این حساسیت به تمام زندگی شما گسترش خواهد یافت. تغییر شیوه‌ها‌ی کنترل در چهارچوب یک فناوری کنترل اجتماعی، تغییر رفتار کنشگران را در پی دارد.
سبک زندگی
آنتونی گیدنز، سبک زندگی را اصول هدایت‌کننده‌ی صورت‌های مختلف عملکرد افراد در زندگی روزمره می‌داند؛ مانند چگونگیِ پوشش، خوراک، طرز کار، ارتباط، ملاقات‌ها، کنش‌های سیاسی و علاقه‌ نشان‎ دادن‌ها. برخی اندیشمندان، سبک زندگی را به بخش‌های فعالیت کاری، سیاسی، ارتباطی، فرهنگی و زندگی روزمره تقسیم کرده‌اند و آن منطق و مجموعه قواعدی که پشت انتخاب‌های انسان در تمام این بخش‌ها وجود دارد و آن‌ها را از نظر نمادین برای فرد معنادار جلوه می‌دهد، سبک زندگی نامیده‌اند.
با این تعریف، چگونه‌ زیستنِ فرد یا گروه افراد در میدان‌های مختلف، بی‌ارتباط به هم نیست و می‌توان هماهنگی معناداری حتی بین انتخاب‌های متعارض فرد در عرصه‌های متفاوت یافت. برای نمونه، فرد معروفی که زندگی شهرت‌طلبانه را برگزیده است، ممکن است همواره در انظار عمومی ظاهر شود و نیز ممکن است در منزل یا دفتر بماند تا منشی برای دیدار مشتاقان ملاقات با وی، وقت تنظیم کند. در هر دو حال، فرد به سبک شهرت‌طلبانه زندگی می‌کند؛ اما در اولی معنای نام‌آشنا بودن با در دسترس بودن پیوند دارد و در دومی، با خارج از دسترس بودن. اینجاست که ابزار، فرآیند و منطق معناسازی متفاوت، نتایج متفاوت به بار می‌آورد. هر سه‌ این موارد، تحت تأثیر دگرگونی‌های فناورانه هستند.
فناوری (تکنولوژی) و سبک زندگی
در بخش نخست این نوشتار گفته شد که فناوری را تنها در ابزارها نباید دید. اختراع سامانه‌ها (نظام‌ها یا سیستم‌ها) را هم می‌توان پدیده‌ای فناورانه (تکنولوژیک) دید. برای نمونه، فروشگاه‌های زنجیره‌ای، سامانه‌ای از رساندن کالا به دست مشتری هستند که افزایش آن‌ها در مقابل فروشگاه‌ها و مغازه‌های معمولی (سنتی)، اثر قابل توجهی بر سبک زندگی مردم دارد. پیدایش شبکه‌های ماهواره‌ای و امکان انتخاب مردم بین ده‌ها، صدها و یا هزاران شبکه (بسته به علاقه‌مندی، امکانات و چندزبانی بودن بیننده) تأثیر شگفت‌آوری در رفتار رسانه‌ای و حتی اجتماعی، اندیشیدن، ارتباط و سرانجام، سبک زندگی آنان گذاشته است.
شاپور اعتماد، در آغاز کتاب «فلسفه‌ی تکنولوژی»، (هایدگر و دیگران، ۱۳۸۷) می‌نویسد: تکنولوژی ابزار نیست، تکنولوژی دید است. تکنولوژی اگر هم ابزار در نظر گرفته شود، تجربه‌ی زندگی آدمی را تغییر می‌دهد. پیشرفت‌های دانش فیزیک در اواخر قرون میانی و عصر روشنگری، اثر مشخصی بر زندگی مردم نداشت؛ اما اختراع‌های مکانیکی، الکتریکی و شاخه‌های دیگر این علم و به دنبال آن، انقلاب صنعتی، زیستن و چگونه زیستن مردم را دچار دگرگونی بنیادی نمود. پیشرفت‌های امروزی در علوم ژنتیک و نانو، تنها زمانی که در صورت‌های فناوری‌ زیستی و نانوتکنولوژی، ابزارهایی در دسترس همگان تولید کند، سبک زندگی مردم را متفاوت خواهد نمود. نه همیشه، اما به طور معمول، علم از رهگذر فناوری بر زندگی ما اثر می‌گذارد و نگاه ما به جهان و ارتباط ما با طبیعت، دیگر انسان‌ها و خودمان را دستخوش تغییر می‌سازد.
فناوری در کاربرد، تا حدی، فرهنگ جغرافیا و تاریخ تولد خود را با خود حمل می‌کند و باز تا حدی، در نقاط مختلف، صورت‌های فرهنگی آن نقاط را به خود می‌گیرد. اگر تقویت‌کننده‌های صدا، جایی برای تبلیغات سیاسی و جای دیگر برای پخش موسیقی رقص دسته‌جمعی به کار می‌‌روند، جایی هم هست که نوای مداحان را برای عزاداران محرم بلند می‌کنند؛ اما در همه جا، افزایش تعداد تقویت‌کننده‌ها و صداهایی که از همه‌جا به گوش می‌رسد، آرامش شنیداری افراد جامعه را می‌کاهد و کاربرد گسترده‌ی این فناوری، ارزشِ گریزهای آخر هفته‌ی مردمان شهرها به دامان طبیعت را ضروری‌تر می‌کند.
فناوری‌های اجتماعی اثراتی پردامنه‌تر داشته‌اند. دیوان‌سالاری (بروکراسی) یک فراورده‌ی اجتماعی بوده است که به طریقه‌ی فناورانه از علوم روزگار خود، تولید شد و هر جا که پدید آمد، سبک زندگی مردم را دستخوش تغییر ساخت. ماکس وبر می‌گوید چه در دستگاه‌های حکومتی سنتی و چه مدرن، بروکراسی به کاستن روحیه‌ی قهرمانی و خودانگیختگی و نوآوری منجر شده است.

کاربرد بررسی تغییر فناورانه‌ی سبک زندگی

دانستن اینکه فناوری، سبک زندگی را دگرگون می‌سازد، چه سودی دارد؟ آیا با دانستن این امر می‌توان سبک زندگی را از دستبرد فناوری دور نمود؟ آیا این کار خردمندانه است؟ آیا مسئله‌ی فناوری و تأثیر آن بر سبک زندگی برای ما و دیگر مردم دنیا یکسان است؟

جورج ریتزر، در نظریه‌ی مک دونالدی شدن، توضیح می‌دهد که چگونه فروشگاه‌های زنجیره‌ای مک دونالد، شیوه‌ی غذا خوردن مردم را تغییر دادند و به تعطیل شدن رستوران‌های خانوادگی و محله‌ای نیویورک انجامیدند. چگونه کارت‌های اعتباری، نگاه مردم به ثروتمند بودن و ارزش سرمایه‌داری را تغییر داد و چگونه رفتار آدم‌ها در گذر از پول کاغذی به کارت اعتباری، جهتی جدید یافت. سرانجام، چگونه می‌توان این نوع زندگی کردن با ابزارهای فناورانه‌ی نوین را با فضای اجتماعی جدید، همسان دانست و توضیح داد.

آنتونی گیدنز (۱۹۸۵) نیز در توضیح چگونگی ساختاربندی جوامع و اینکه در ایجاد معنایی نوین از زندگی که همرسی عاملیت و ساختار است، یعنی جایی که فهم فرد از زندگی وی و کارکرد ساختارهای جامعه هماهنگ می‌شود، به اهمیتِ پدید آمدن، جذب و هضم فناوری اشاره می‌کند. فناوری حامل پیام‌هایی است که معنای مورد نظر افراد از کنش‌هایشان و کارکرد ساختارهای جامعه را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد و مهم‌ترین تغییر، آنجا ایجاد می‌شود که با نگاه به تکنولوژی نو و کاربرد آن، فرد به چیستی خود می‌اندیشد؛ یعنی فراگرد خویشتن‌اندیشی و ارتباط آدمی با خود، بازتعریف می‌شود و بازاندیشی و بازسازی معنا، به نقطه‌ی عطف خود می‌رسد.

بنابراین می‌توان دید که دگرگونی فناورانه در سبک زندگی، بسیاری از اوقات، ناخودآگاه است و دانستن این ارتباط، ما را هشیار می‌سازد که پیش‌تر از پدید آمدن پیامدهای کاربرد انواع ابزارها و سیستم‌های فناورانه‌ی نوین، آن‌ها را حدس بزنیم و نشانه‌شناسی کنیم و برای مسائلی اجتماعی و فکری که به دنبال خواهند داشت، چاره‌جویی نماییم.

ورود تلفن همراه به کشور ما، نخست به صورت کالایی اشرافی و حتی مختص به مسئولان دولتی بود، اما به محض امکان خرید همگانی، رشدی چشمگیر و ناگهانی در تقاضا نسبت به دیگر کشورها داشت. این رشد و پیامدهای اجتماعی آن، پیش‌بینی نشده بود. پدیده‌ی ارتباط سیال و در دسترس بودنِ همیشگی، می‌توانست باعث سرعت‌ بخشیدن به بسیاری از امور دولتی شود. چنین برنامه‌ای در کار نبود. همه‌گیر شدن این فناوری، راهی برای انواع آزار و اذیت شهروندان می‌توانست باز کند. آن هم پیش‌بینی و چاره‌گزینی نشده بود.

برای به درازا نکشیدن سخن، از آن زمان می‌گذریم. امروز ارتباط تصویری با تلفن همراه در اغلب کشورهایی که به اندازه‌ی ایران هزینه‌ی توسعه‌ی این تکنولوژی را پرداخته‌اند، متداول است. به هر روی، ممنوعیت استفاده از این تکنولوژی، دیری نخواهد پایید؛ اما آنچه پیش چشم ما اتفاق می‌افتد، سخن درازمدت در نیکی و بدی آن است و آنچه به آن نمی‌اندیشیم، آموزش افراد برای استفاده از آن در راهی کارآمد و آگاهی از زیان‌های احتمالی آن.

به همین ترتیب است فیلتر نمودن شبکه‌های اجتماعی مانند فیس‌بوک، ممنوعیت استفاده از ماهواره و مانند این‌ها. مسئله این است که چنین فناوری‌هایی، مصرف‌کنندگانی با سطح بالاتر مهارت و فرهیختگی می‌طلبند و می‌یابند و ممنوعیت وضع‌شده، به ایجاد منزلت روشن‌فکرانه برای آنان خواهد انجامید؛ به ویژه اگر که اصل کمیابی و عطش به امور ممنوع را هم در نظر بگیریم. بدتر آنکه با رسیدن عصر تلویزیون‌های سه‌بعدی با قابلیت لمس تصویر، پخش‌های ماهواره‌ای بدون نیاز به آنتن‌های امروزی، دستگاه‌های ترجمه‌ی خودکار نانو و کاهش نیاز به توانایی‌های چندزبانی و پیشرفت‌هایی از این دست در دهه‌ی آینده، فردا برای تصمیم‌گیری دیر خواهد بود.

سبک زندگی در کشورهایی که از سرمایه‌های طبیعی بالا برخوردار هستند (مانند نفت در ایران) باعث می‌شود توان اقتصادی جذب ابزارها و اختراعات تکنولوژیک بسیار بالا باشد و در حالی که تعدیل فرهنگی مناسب با یک فناوری هنوز ایجاد نشده، فناوری بعدی وارد شود. حال‌ آنکه در تولید فناوری‌ها نقش ما ناچیز است. لذا سازگاری با آن نیز دشوارتر خواهد بود.

به همه‌ی موارد بالا، سنتی را باید افزود که در ضد دین دانستن، ممنوع‌ کردن و سرانجام، به زورِ نیازِ روزافزون، پذیرفتنِ فناوری‌های نوین داریم. بیش از چهار دهه، علی شریعتی(۱۳۴۹) در رساله‌ی کوچکی به نام «قرآن و کامپیوتر» به این مشکل اشاره نمود. وی نوشت که اگر قرار است از کامپیوتر استفاده کنیم که هست، چرا از روند معیوب تکفیر، احساس نیاز و کاربرد کورکورانه پیروی کنیم؟ سال‌ها گذشت و بیش از یک دهه پیش، مهدی محسنیان‌راد نظریه‌ی بازار پیام را در علوم ارتباطات مطرح نمود. (۱۳۸۴) وی نوشت: نباید بپنداریم مردم، مخاطبان وعظ و قصه‌های ما هستند. امروز، افراد به مصرف‌کنندگان رسانه تبدیل شده‌اند و این یعنی گزینش‌گری و امکان قطع ارتباط و دور انداختن کالای ارتباطی (پیام) و... بنابراین باید با آنان سخن گفت. باید آنان را آگاه ساخت که هشیارانه این کالاها را مصرف کنند. باید چنان آنان را هشیار نمود که از تداخل نامناسب فرهنگی پیشگیری شود. همچون حکمای قدیم که زیان‌های خوردن خربزه و عسل را می‌گفتند و فرد درک می‌نمود، لازم است به مصرف‌کنندگان فناوری‌های مدرن آگاهی‌های لازم داده شود. آنان با شلیک پیام همچون گلوله، مطیع نخواهد شد؛ نه توسط خارجیان و نه توسط حکام داخلی‌.

چنین نگاهی نه ‌تنها در عرصه‌ی فناوری‌های نوین رسانه‌ای، بلکه در همه‌ی ابعاد مصرف فرآورده‌های فنی مادی و ذهنی، فردی و اجتماعی، لازم است. باید توجه داشت که تأثیرهای فرهنگی ورود تکنولوژی، به ویژه در عرصه‌ی سبک زندگی، چیزی نیست که با فرافکنی گریزپذیر باشد. دگرگونی سبک زندگی در نوع پوشش، استفاده از رسانه، گذران اوقات فراغت، شرکت در مهمانی‌ها و ملاقات‌های دوستانه، ارتباط دو جنس و بسیاری از موارد دیگر، این سال‌ها نقطه‌ی تمرکز سیاست‌های فرهنگی دولت‌ها و نهادهای سیاست‌گذاری دیگر در کشور ما بوده ‌است؛ اما شوربختانه نگاه ساده‌انگار، بخش‌نامه‌ای و به‌ دور از مطالعات مستقل اجتماعی، باعث شده است فرافکنی مسائل واقعی به گروه‌های سیاسی، روشن‌فکران، رسانه‌های خارجی، سلطه‌گران فرهنگی و ده‌ها نام دیگر، ذهن مدیران و تصمیم‌گیران را از کانون واقعی بحران دور کند. چنان که گفته شد، کانون بحران، نه خود فناوری، که نوع برخورد ما با فناوری بوده است.


  • ۰
  • ۰

آلودگی هوا - کارشناسان و مجامع زیست محیطی در عرصه های جهانی به این نتیجه رسیده اند که در پیش گرفتن راه های موثر حمایت از محیط زیست و منابع طبیعی امری اجتناب ناپذیر و حیاتی است. رمز و کلید اصلی موفقیت در تثبیت اقلیم زمین ، کاهش مصرف سوخت های فسیلی است.    
باتوجه به بحران هایی که در طی سده گذشته از طریق انتشار مواد آلوده کننده در محیط زیست بوجود آمده، مبارزه برای داشتن هوای تمیزتر در چند دهه اخیر همه گیر شده است و این مبارزه بصورت یک واقعیت بین المللی ظاهر گردیده، زیرا هوا مرزهای بین المللی را به رسمیت نمی شناسد و هیچ کس در مقابل تهاجم هوای آلوده ایمن نیست. در شرایط کنونی مساله اصلی به شهرهای عمده و پرجمعیت و مناطق شهری مربوط می شود.
کارشناسان و مجامع زیست محیطی در عرصه های جهانی به این نتیجه رسیده اند که در پیش گرفتن راه های موثر حمایت از محیط زیست و منابع طبیعی امری اجتناب ناپذیر و حیاتی است. رمز و کلید اصلی موفقیت در تثبیت اقلیم زمین ، کاهش مصرف سوخت های فسیلی است.
● راه های مقابله با آلودگی هوا:
▪ از موثرترین راهکارهای کاهش آلودگی، کاهش آلودگی از مبدا است: ساخت و طراحی وسایل نقلیه موتوری که از حداقل سوخت استفاده کنند، چنانچه در کشور های پیشرفته این امر تحقق یافته و در صدد موفقیت های بیشتری نیز هستند. همانطور که می دانیم وسایل نقلیه موتوری در ایران نسبت به دیگر کشور ها از بالاترین مصرف سوخت برخوردار هستند.
▪ تبدیل سوخت خودروها به CNG در مقابل بنزین و نیز کاهش واردات بنزین .
▪ ارایه برنامه های آموزشی در رابطه با کاهش مصرف سوخت از طرق مختلف مانند آموزش تعمیر و نگهداری خودروها، الگوهای رانندگی و عوامل موثر بر میزان مصرف سوخت خودرو.
▪ استفاده از رسانه ها ی همگانی (رادیو، تلویزیون، مطبوعات و... ) و فعالیت های سازمان یافته برای آموزش و افزایش دانش در باره ی تهدیدهای آلوده کننده های هوا وایجاد آگاهی از اجرای قوانین برضد تمامی آلوده کننده ها بسیار مهم و ضروری است. این رسانه ها یکی از اولین ابزارهای ما برای ایجاد تغییر به شمار می آیند.
▪ به کودکانمان از همان سنین کودکی آموزش دهیم که استفاده از وسایط نقلیه همگانی ، دوچرخه یا پیاده طی کردن
▪ مسافت های کوتاه به سلامت هوا کمک می کند؛
▪ خارج کردن صنایع آلاینده از محدوده شهری؛
▪ از رده خارج کردن خودروهای قدیمی و فرسوده با حفظ حقوق صاحبان آن ها.

▪ استفاده از انرژی های تجدید پذیر که هم اکنون در نقاط مختلف دنیا از آن ها استفاده می شود از جمله انرژی خورشید ،باد، انرژی گرمایی اقیانوس ها ،انرژی امواج آب و انرژیجذر و مد اقیانوس ها ، بیوگاز (سوخت حاصل از تجزیه میکروبی ماده آلی در غیاب اکسیژن _ بیوگاز سوختی پاکیزه است که می شود از آن برایپخت و پز ،گرم کردن فضا و آب، روشنایی و حتی فراهم آوردن توان مکانیکی در ماشین آلات کشاورزی و ...)
▪ درختان و گیاهان ریه زمین هستند و یک ضرورت اساسی برای بهداشت زیستی این سیاره. هرچند انسان هوا را از دی اکسید کربن پر می کند و لایه ی اوزون را با مواد شیمیایی ساخته خود نابود می کند، درختان سیستمی قوی برای تعدیل این تاثیرات ارایه می دهند. به همان اندازه که درخت جان تازه ای به جوّ می دهد، جنگل زدایی آن را نابود می سازد. از آن جا که یک درخت طی دویست سال دی اکسید کربن هوا را جذب و کربن را در چوب خود ذخیره می کند ، وقتی آن را خرد می کنیم و به صورت چوب و یا کاغذ می سوزانیم، کربن دویست ساله ی در بند خود را بصورت دی اکسید کربن آزاد می کند و در نتیجه تاثیر گلخانه ای را تشدید می کنیم. از این رو ما نیاز به کاشت درخت داریم و باید از قطع درختان خودداری کنیم، زیرا هر درخت در هرکجای دنیا گوهری است پربها. لایه ی اوزون و گازهای گلخانه ای مرز نمی شناسند، پس قطع هر درخت تاثیر جهانی برجای خواهد گذاشت.
▪ استفاده از انرژی ها را درجای خود و به مقدار لازم برای خود مجاز بدانیم.انرژی های خانگی از قبیل :پخت و پز،روشنایی، حرارتی ،الکتریکی، مکانیکی
درب یخچال را کمتر باز کنیم.
از آب گرم برای مصارفی که حتماً نیازمند به آب گرم است، استفاده کنیم.
انرژی برق را برای چراغانی تجملی استفاده نکنیم و …
همه ی این کارها که ساده به نظر می آید باعث می شود که هم از اتلاف انرژی جلوگیری کنیم و هم منابع طبیعی را هدر ندهیم و هم در هزینه ی مالی خانواده صرفه جویی کنیم.

  • ۰
  • ۰

نَفت خام مایعی غلیظ و افروختنی به‌رنگ قهوه‌ای سیر یا سبز تیره یا سیاه است که در لایه‌های بالایی بخش‌هایی از پوستهٔ کره زمین یافت می‌شود. نفت شامل آمیزهٔ پیچیده‌ای از هیدروکربن‌هایی گوناگون است. بیش‌تر این هیدروکربن‌ها از زنجیرهٔ آلکان هستند؛ ولی ممکن است از دید ظاهر، ترکیب یا خلوص تفاوت‌های زیادی داشته باشند.
کلمهٔ نفت در زبان انگلیسی «پترولیوم» (Petroleum)نامیده می‌شود که از دو کلمهٔ «پترا» (Petro)(معادل یونانی واژهٔ سنگ) و کلمهٔ «اولئوم» (Oleum)(روغن) تشکیل شده‌است.
نفت مایعی است که عمدتاً از دو عنصر آلی هیدروژن و کربن تشکیل شده و دارای مقادیر کم‌تری از عناصر سنگین مانند نیتروژن، اکسیژن و گوگرد می‌باشد و به‌صورت طبیعی در زیر زمین و به‌صورت استثنایی در روی زمین یافت می‌شود.
تاریخچه
اقوام متمدن دوران باستان، به‌ویژه سومری‌ها، آشوری‌ها و بابلی‌ها، در حدود چهارهزار و پانصدسال پیش در سرزمین بین‌النهرین (عراق امروزی) با برخی از مواد نفتی که از دریاچه قیر به‌دست می‌آمد، آشنایی داشتند. آنان از خود قیر به‌عنوان مادهٔ غیرقابل نفوذ برای عایق‌کاری استفاده می‌کردند. رومی‌ها و یونانی‌ها نیز مواد قیری را برای غیرقابل نفوذکردن بدنهٔ کشتی‌ها و همچنین برای روشنایی و گرم‌کردن به کار می‌بردند. در داستان‌ها آمده است که نوح نیز کشتی خود را با قیر پوشاند تا آب به درون آن نفوذ نکند[نیازمند منبع].
اولین چاه اکتشافی نفت در سال ۱۷۴۵ در فرانسه و اولین چاه استخراج نفت توسط کلنل دریک در سال ۱۸۵۹ در پنسیلوانیا حفاری شد.[۱]
با توسعه و پیشرفت تکنولوژی حفاری در اواسط قرن نوزدهم و تکنولوژی تقطیر و پالایش نفت در اواخر قرن نوزدهم و استفاده از آن در موارد غیر سوختی، جهش حیرت‌آوری بوجود آمد. بطوری که امروزه صنایع پتروشیمی نفش اساسی و بنیادی در رفع نیاز عمومی جامعه به عهده دارد.
منشأ
بیشتر دانشمندان منشأ تشکیل نفت را گیاهان و موجودات آلی موجود در اقیانوس‌های اولیه می‌دانند.
باقی‌ماندهٔ جانوران و گیاهانی که میلیون‌ها سال قبل (قبل از دایناسورها) در محیط دریا (آب) زندگی می‌کرده‌اند، طی میلیونها سال توسط لپه‌های گل و رسوبات مدفون شده‌اند و تحت فشار و دمای بالا، نبود اکسیژن و مدت زمان طولانی تبدیل به نفت گردیده و در صورت وجود این شرایط همراه با سنگ مخزن مناسب، نفت به‌مقدار زیاد در حوضچهٔ نفتی جمع می‌گردد.
نفت خام حالت روغنی دارد و به شکل‌های جامد (قیرهای نفتی) و مایع دیده می‌شود. برخی اوقات به تمام اشکال نفت هیدروکربن نیز گفته می‌شود. اگر نفت در محلی جمع گردد به‌آن محل «حوضچهٔ نفتی» می‌گویند. از مجموع چندین حوضچهٔ نفتی، یک «میدان نفتی» حاصل می‌شود. به‌سنگ متخلخل دربرگیرندهٔ نفت، «سنگ مخزن» می‌گویند.
اکتشاف
تا قبل از حفر نخستین چاه نفتی به کمک وسایل جدید حفاری، این ماده مهم فقط از چشمه‌های سطحی نفت، یا چاه‌های کم عمق که به وسیله دست حفر می‌شد، استخراج می‌گردید و موارد استفاده از نفت خام نیز محدود بود.[۲] از زمان پیدایش نفت تا امروز فعالیتهای اکتشافی برای کشف ذخایر جدید نفت و گاز و تأمین تقاضای بازارهای نفت و همچنین جایگزینی حجمهای تولید شده، بصورت مستمر در جریان است. امروز با پیشرفت تکنیکهای اکتشافی جدید، دقت فعالیتهای اکتشافی بیشتر شده و شانس بیشتری برای موفقیت وجود دارد، اما با وجود این پیشرفتها، اکتشاف هنوز بصورت یک فعالیت با ریسک بالا باقی مانده است. قدیمی‌ترین نظریه برای اکتشاف نفت، نظریه طاقدیس (Anticline Theory) است. کاربرد این نظریه برای یافتن نفت در قله طاقدیسها ابزار موفقی بود. این نظریه به عنوان نظریه اصلی برای اکتشافات مهم نفتی در بسیاری از نقاط دنیا از جمله مسجد سلیمان ایران مورد استفاده قرار گرفت. نفت در سال ۱۸۸۰ در رسوبات دریایی پنسیلوانیا کشف شد که ارتباطی با ساختارهای طاقدیسی نداشت و تجمع نفت و ایجاد نفتگیر صرفاً ناشی از تغییر رخساره رسوبات بود؛ بنابراین مشخص شد که ذخایر نفتی می‌توانند در حوزه‌های غیر چین خورده هم وجود داشته باشند. در نتیجه مفهوم نفتگیرهای چینه‌ای (Stratigraphic Traps) با این کشف وارد عرصه مفاهیم نفت شد. تا اواسط دهه ۱۹۲۰، تهیه و استفاده از نقشه‌های سطحی و طاقدیسها ابزار اصلی اکتشافات نفتی بود و یافتن نفتگیرهای چینه‌ای به صورت تصادفی رخ می‌داد. یک منطقهٔ انتخاب شده را با مطالعهٔ نمونه‌های سنگی و لرزه‌نگاری مشخص می‌کنند. اندازه‌گیری‌ها انجام می‌شود و اگر مکان از نظر میزان ذخیره نفت موجود و ملاحظات اقتصادی، موفقیت‌آمیز باشد، حفاری آغاز می‌شود. بالای چاه ساختاری به نام «دکل حفاری» برای جادادن وسایل و لوله‌های مورد استفاده در چاه ساخته می‌شود. زمانی که حفاری تمام می‌شود، چاه حفرشده یک جریان ثابتی از نفت را به‌سطح زمین خواهد آورد. به‌سنگ‌هایی که غالباً از سنگ‌های رستی (شیل) تشکیل‌شده و روی مخزن نفت قرار می‌گیرند، «سنگ پوششی» گفته می‌شود.
پالایش
نفت به‌صورت خام نمی‌تواند مورد استفاده قرار گیرد و باید در پالایشگاه نفت در برج تقطیر مورد تصفیه قرار گیرد.
انواع نفت خام
بیشتر ذخایر نفتی دنیا از نفت‌های فوق‌سنگین و شن‌های نفتی تشکیل شده‌است.نفت خام معمولاً بر اساس دو معیار وزن مخصوص و میزان گوگرد تقسیم‌بندی می‌شود. نفت‌هایی که وزن مخصوص، گرانروی و چگالی پایینتری دارند نفت سبک و نفت‌هایی که وزن مخصوص، گرانروی و چگالی بالاتری دارند نفت سنگین نامیده می‌شوند. نفت‌هایی که گوگرد آنها کمتر است نیز نفت شیرین و نفت‌های دارای گوگرد بیشتر نفت ترش نامیده می‌شوند. استخراج، جابجایی و پالایش نفت‌های سبک و شیرین ساده‌تر و کم‌هزینه‌تر است و میزان بیشتری از محصولاتی چون بنزین، نفتا، نفت سفید و سوخت‌های جت برگرفته از نفت سفید، و گازوئیل‌های مرغوب را می‌توان از آن‌ها به دست آورد، به همین دلیل این نوع نفت‌ها بیشتر مورد علاقه پالایشگاه‌ها بوده و قیمت بالاتری دارند. شاخص‌های بین‌المللی تعیین قیمت نفت یعنی وست تگزاس اینترمیدیت و برنت از نوع نفت سبک و شیرین هستند. اما میزان نفت‌های ترش و سنگین در ذخایر نفتی دنیا بسیار بیشتر است.
اندازه‌گیری
نفت را با بشکه می‌سنجند. هر بشکه حاوی حدود ۱۵۹ لیتر نفت می‌باشد.