احترام به والدین
موارد نشان دهنده اهمیت نیکی به والدین:
1. نیکی به پدر و مادر در کنار توحید:
در سوره بقره آیه 83 مىخوانیم: لا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً:
و در سوره نساء آیه 36 : و اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً.
و در سوره انعام آیه 151 مىفرماید: أَلَّا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً.
و همچنین در اسراء 23 : وَ قَضى رَبُّکَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً.
از این آیات معلوم میشود که عقوق والدین بعد از شرک به خدا در شمار بزرگترین گناهان و یا خود این از بزرگترین آنها است و از آن طرف هم معلوم میشود که واجبترین واجبها احسان به پدر و مادر است.
2. احترام انبیاء نسبت به پدر و مادرشان:
از بعضی آیات این درس مهم را از انبیاء میآموزیم خداوند در مورد یحیی ـ علیه السلام ـ میفرماید:
(( وَ بَرًّا بِوالِدَیْهِ ))
و در مورد عیسی میفرماید:
«وَ بَرًّا بِوالِدَتِی وَ لَمْ یَجْعَلْنِی جَبَّاراً شَقِیًّا»
(( خداوند مرا نسبت به مادرم نیکوکار قرار داده است و جبار و شقی قرار نداده است ))
در سالهای آغاز بعثت پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ بود. روزی آن حضرت: فرشی پهن فرموده بود و روی آن نشسته بود که در این موقع شوهر حلیمه به حضور آن حضرت آمد، پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ به یاد مهربانیهای او، برخاست و او را احترام زیادی کرد و گوشهای از فرش خود را گسترد و پدر رضاعی خود را روی آن نشاند طولی نکشید که مادرش حلیمه وارد شد، حضرت گوشه دیگر فرش را برای او پهن کرد و او را روی آن نشانید و محبت فراوانی به مادر رضاعی خود کرد.
3. سفارش به همه مردم نسبت به تمام پدران و مادران:
در آیات به انسانها سفارش شده است که نسبت به پدر و مادر احترام و احسان کنند و نگفته است که ای مسلمانها به پدر و مادر خود احترام کنید
«وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ حُسْناً»
و از طرف مادران و پدران هم احترام آنها اختصاصی به پدران و مادران مسلمان ندارد بلکه هر کس که پدر و مادر است باید مورد احترام فرزندان قرار گیرد چون در آیات سخن از «والدین» است بدون هیچ قیدی به ایمان و اسلام.
سوره نعمان 15
(( وَ إِنْ جاهَداکَ عَلى أَنْ تُشْرِکَ بِی ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِی الدُّنْیا مَعْرُوفاً ))
در این آیه با آنکه پدر و مادر کافر هستند و فرزند را دعوت به کفر میکنند خداوند فقط در این مورد اجازه عدم اطاعت داده است امّا با این حال میفرماید: ولو اینکه آنها کافرند ولی با آنها در دنیا به طور شایستهای رفتار کن.
4. سفارش به فرزندان شده نه والدین:
در قرآن آیات زیادی تأکید بر رعایت حقوق پدر و مادر آمده است امّا به والدین نسبت به فرزندان سفارش کمتر میشود مگر در مورد نهی از کشتن فرزندان که یک عادت شوم و زشت در عصر جاهلیت بود.
این هم به خاطر آن است که پدر و مادر به حکم عواطف نیرومندشان کمتر ممکن است فرزندان خود را فراموش کنند در حالی که زیاد اتفاق میافتد که فرزندان پدر و مادر خود را مخصوصاً در دوران پیری فراموش کنند.
5. شکر والدین هم ردیف شکر خدا:
«أَنِ اشْکُرْ لِی وَ لِوالِدَیْکَ»
(( (به او توصیه کردم) که برای من و پدر و مادرش شکر به جا آور ))
همان طور که ملاحظه میشود در این آیه خداوند و شکر والدین در یک ردیف قرار گرفتهاند، لذا امام رضا ـ علیه السلام ـ میفرماید:
خدا امر فرموده به شکرگذاری از خودش و برای والدین، پس اگر کسی والدین را شکر نکند خدا را هم نمیکند.
یکی از آثار مهم احترام و نیکی کردن به پدر و مادر:
غفران الهی:
خداوند در سوره اسراء بعد از آنکه دستور میدهد که نسبت به پدر و مادر نیکی و احترام و خضوع داشته باشید بعد از آن میفرماید:
«ربکم اعلم بما فی نفوسکم ان تکونوا صالحین فانه کان للاوابین غفورا.»
«خدا به آنچه در دلهای شما است از خود شما آگاهتر است اگر همانا در دل اندیشه صلاح دارید خدا هرکه را با نیت پاک به درگاه او تضرع و توبه کند البته خواهد بخشید.»
و یکی از آثار بیحرمتی به پدر و مادر گرفتار شدن به عذاب الهی است:
سوره احقاف 17
(( والذی قال لوالدیه افٍ لکما اتعد اننی ان اخرج و قد خلت القرون من قبلی و هما یستغیثان الله ویلک ءامن ان وعدالله حق فیقول ما هذا الا ساطیر الاولین ))
(( آیا به من وعده میدهید که من در روز قیامت مبعوث میشوم در حالی که قبل از من هم اقوامی بودند و مردند و هرگز مبعوث نشدند ))
این آیه در مورد فرزند بی ایمان و حق نشناسی است که مورد عاق والدین واقع شده است و به پدر و مادر اف گفته و میگوید: این پدر و مادر مؤمن در مقابل این فرزند تسلیم نمیشوند آنها فریاد می زنند و خدا را به یاری میطلبند که وای بر تو ای فرزند ایمان بیاور که وعده خدا حق است اما او همچنان لجاجت میکند و در مقابل پدر و مادر میگوید اینها چیزی جز افسانههای پیشین نیست.
از این آیه معلوم میشود این فرزند کاملا به پدر و مادر بی احترامی کرده و به حرف پدر و مادر گوش نداده بلکه حتی آنها را مسخره هم کرده است سرانجام کار چنین افرادی را در آیه بعد روشن میکند و میفرماید:
سوره احقاف 18
(( اولئک الذین حق علیهم القول فی امم قد خلت من قبلهم من الجن و الانس انهم کانو خاسرین ))
(( آنها کسانی هستند که عذاب الهی در باره آنها حتمی است و همراه با اقوام کافر از جن و انس که قبلا از آنها بوده گرفتار مجازات دردناک میشوند و اهل دوزخاند ))
احترام به والدین در قرآن
در قرآن ،آیاتی با مضمون نیکی به والدین (و بالوالدین احسانا) وجود دارد آیا طبق این آیات اطاعت از پدر و مادر واجب است؟!
در زیر به بیان این مورد اشاره می کنیم :
سوره اسراء 23 و 24
(( وَ قَضى رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ کِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً کَرِیماً (۲۳) وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما کَما رَبَّیانِی صَغِیراً ))
(( پروردگارت مقرّر داشت که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکى کنید. اگر یکى از آن دو یا هر دو نزد تو به پیرى رسیدند، به آنان «اف» مگو و آنان را از خود مران و با آنان سنجیده و بزرگوارانه سخن بگو . و از روى مهربانى و لطف، بالِ تواضع خویش را براى آنان فرودآور و بگو: پروردگارا! بر آن دو رحمت آور، همان گونه که مرا در کودکى تربیت کردند ))
نکته ها:
در احادیث، در مورد احسان به والدین بسیار سفارش شده و از آزردن آنان نکوهش به عمل آمده است: پاداش نگاه رحمت به والدین، حج مقبول است. رضایت آن دو رضاى الهى و خشم آنان خشم خداست. احسان به پدر و مادر عمر را طولانى مىکند و سبب مىشود که فرزندان نیز به ما احسان کنند.
در احادیث آمده است: حتّى اگر تو را زدند، تو «افّ» نگو، خیره نگاه مکن، دست بلند مکن، جلوتر از آنان راه نرو، آنان را به نام صدا نزن، کارى مکن که مردم به آنان دشنام دهند، پیش از آنان منشین و پیش از آنکه از تو چیزى بخواهند به آنان کمک کن.
مردى مادرش را به دوش گرفته طواف می داد، پیامبر را در همان حالت دید، پرسید: آیا حقّ مادرم را ادا کردم؟ فرمود: حتّى حقّ یکى از ناله هاى زمان زایمان را ادا نکردى.
از پیامبر اکرم صلى اللَّه علیه و آله سؤال شد: آیا پس از مرگ هم احسانى براى والدین هست؟ فرمود: آرى، از راه نماز خواندن براى آنان و استغفار برایشان و وفا به تعهّداتشان و پرداخت بدهی هایشان و احترام دوستانشان.
مردى از پدرش نزد پیامبر شکایت کرد. حضرت پدر را خواست و پرسش نمود، پدر پیر گفت: روزى من قوى و پولدار بودم و به فرزندم کمک مىکردم، امّا امروز او پولدار شده و به من کمک نمىکند. رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله گریست و فرمود: هیچ سنگ و شنى نیست که این قصه را بشنود و نگرید! سپس به آن فرزند فرمود: «انت و مالک لابیک» تو و دارایىات از آنِ پدرت هستید.
در حدیث آمده است: حتّى اگر والدین فرزند خود را زدند، فرزند بگوید: «خدا شما را ببخشد» که این کلمه همان «قول کریم» است. احسان به والدین، از صفات انبیاست. چنان که در مورد حضرت عیسى علیه السلام، توصیفِ «بَرًّا بِوالِدَتِی» و در مورد حضرت یحیى علیه السلام «بَرًّا بِوالِدَیْهِ» آمده است.
والدین، تنها پدر و مادر طبیعى نیستند. در برخى احادیث، پیامبر اکرم صلى اللَّه علیه و آله و امیر المؤمنین علیه السلام پدر امّت به حساب آمده اند. هم چنان که حضرت ابراهیم، پدر عرب به حساب آمده است. «مِلَّةَ أَبِیکُمْ إِبْراهِیمَ» . اگر والدین توجّه کنند که پس از توحید مطرحند، انگیزهى دعوت فرزندان به توحید در آنان زنده مىشود.
«قَضى رَبُّکَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»
پیامها:
۱- توحید، در رأس همهى سفارشهاى الهى است. «قَضى رَبُّکَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ»
۲- خدمتگزارى و احسان به پدر و مادر، از اوصاف موحّد واقعى است. «أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»
۳– فرمانِ نیکى به والدین مانند فرمانِ توحید، قطعى و نسخ نشدنى است. «قَضى»
۴ – احسان به والدین در کنار توحید و اطاعت از خداوند آمده است تا نشان دهد این کار، هم واجب عقلى و وظیفهى انسانى است، هم واجب شرعى. «قَضى رَبُّکَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»
۵- نسل نو باید در سایهى ایمان، با نسل گذشته، پیوند محکم داشته باشند. «أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»
۶ – در احسان به والدین، مسلمان بودن آنها شرط نیست. «بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»
۷ – در احسان به پدر و مادر، فرقى میان آن دو نیست. «بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»
۸ – نیکى به پدر و مادر را بىواسطه و به دست خود انجام دهیم. «بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»
۹ – احسان، بالاتر از انفاق است و شامل محبّت، ادب، آموزش، مشورت، اطاعت، تشکّر، مراقبت و امثال اینها مىشود. «بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»
۱۰ – احسان به والدین، حدّ و مرز ندارد. «بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً» (نه مثل فقیر، که تا سیر شود، و جهاد که تا رفع فتنه باشد و روزه که تا افطار باشد.)
۱۱ – سفارش قرآن به احسان، متوجّه فرزندان است، نه والدین. «وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً» زیرا والدین نیازى بهسفارش ندارند و به طور طبیعى به فرزندان خود احسان مىکنند.
۱۲- هر چه نیاز جسمى و روحىِ والدین بیشتر باشد، احسان به آنان ضرورىتر است. «یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ»
۱۳- پدر و مادر سالمند را به آسایشگاه نبریم، بلکه نزد خود نگهداریم. «عِنْدَکَ»
۱۴ – وقتى قرآن از رنجاندن سائل بیگانهاى نهى مىکند، «أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ» تکلیف پدر و مادر روشن است. «وَ لا تَنْهَرْهُما»
۱۵- هم احسان لازم است، هم سخن زیبا و خوب. «إِحْساناً … قُلْ لَهُما قَوْلًا کَرِیماً» (بعد از احسان، گفتار کریمانه مهمترین شیوهى برخورد با والدین است.)
۱۶- در احسان به والدین و قول کریمانه، شرط مقابله نیامده است. یعنى اگر آنان هم با تو کریمانه برخورد نکردند، تو کریمانه سخن بگو. «وَ قُلْ لَهُما قَوْلًا کَرِیماً»
۱۷- فرزند در هر موقعیّتى که هست، باید متواضع باشد و کمالات خود را به رُخ والدین نکشد. «وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ»
۱۸- تواضع در برابر والدین، باید از روى مهر و محبت باشد، نه ظاهرى و ساختگى، یا براى گرفتن اموال آنان. «وَ اخْفِضْ لَهُما … مِنَ الرَّحْمَةِ»
۱۹- فرزند باید نسبت به پدر مادر، هم متواضع باشد، هم برایشان از خداوند رحمت بخواهد. «وَ اخْفِضْ … وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما»
۲۰- دعاى فرزند در حقّ پدر و مادر مستجاب است، و گر نه خداوند دستور به دعا نمىداد. «وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما»
۲۱- دعا به پدر و مادر، فرمان خدا و نشانهى شکرگزارى از آنان است. «قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما»
۲۲- در دعا از کلمه «رَبِّ» غفلت نکنیم. «قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما»
۲۳- رحمت الهى، جبران زحمات تربیتى والدین است. «رَبِّ ارْحَمْهُما کَما رَبَّیانِی» گویا خداوند به فرزند مىگوید: تو رحمت خود را دریغ مدار، و از خدا نیز استمداد کن که اداى حقّ آنان از عهدهى تو خارج است.
۲۴- گذشتهى خود، تلخىها و مشکلات دوران کودکى و خردسالى را که بر والدین تحمیل شده است از یاد نبرید. «کَما رَبَّیانِی صَغِیراً»
۲۵- پدر و مادر باید بر اساس محبّت فرزندان را تربیت کنند. «ارْحَمْهُما کَما رَبَّیانِی»
۲۶- انسان باید از مربّیان خود تشکّر و قدردانى کند. «ارْحَمْهُما کَما رَبَّیانِی»
مقام مادر در قرآن
آیات قرآن که در مورد حق شناسی از والدین آمده است بر دو قسم است: یک قسم حق شناسی مشترک پدر ومادر را بیان میکند وقسم دیگر، آیاتی است که مخصوص حق شناسی مادر است، قرآن کریم اگر درباره پدر حکم خاصی بیان میکند فقط برای بیان وظیفه است،
سوره لقمان 14
(( انِ اشکُر لی و لِوالدیکَ ))
(( شکرگزار من و پدر و مادرت باش ))
اما با همه این تجلیلهای مشترک، وقتی میخواهد از زحمات پدر و مادر یاد کند، از زحمت مادر سخن میگوید، نه از زحمت پدر، آنجا که میفرماید:
سوره احقاف 15
(( و وصّینا الانسانَ بِوالدیه احساناٌ حَملتهُ امُّه کرهاٌ و وضَعته کرها وحَملُه و فِصالُه ثلاثون شهرا ))
زحمات سی ماهه مادر را میشمارد، که: دوران بارداری، زایمان، و دوران شیرخوارگی برای مادر دشوار است. و همه اینها را به عنوان شرح خدمات مادر ذکر میکند. قرآن کریم به هنگام یادآوری زحمات حتی اشارهای هم به این موضوع ندارد که: پدر زحمت کشیده است.
بنابراین، آیات قرآن که در مورد حق شناسی از والدین آمده است بر دو قسم است: یک قسم حق شناسی مشترک پدر و مادر را بیان میکند و قسم دیگر، آیاتی است که مخصوص حق شناسی مادر است، قرآن کریم اگر درباره پدر حکم خاصی بیان میکند فقط برای بیان وظیفه است، نظیر:
سوره بقره 223
(وعلی المولودِ له رزقُهُنَّ و کِسوَتُهُنَّ بِالمَعروف)
(( خوراک و پوشاک مادران به طور شایسته به عهده پدر فرزند است ))
ولیکن هنگامی که سخن از تجلیل و بیان زحمات است، اسم مادر را بالخصوص ذکر میکند.
در پایان این بحث ذکر این نکته را لازم مىدانیم که گاه مىشود پدر و مادر پیشنهادهاى غیر منطقى و یا خلاف شرع به انسان مىکنند، بدیهى است اطاعت آنها در هیچیک از این موارد لازم نیست، ولى با این حال باید با برخورد منطقى و انجام وظیفه امر به معروف در بهترین صورتش با این گونه پیشنهادها برخورد کرد سخن خود را در این زمینه با حدیثى از امام کاظم ع پایان مىدهیم: امام (ع) مىگوید:
کسى نزد پیامبر ص آمد و از حق پدر و فرزند سؤال کرد فرمود:
لا یسمیه باسمه، و لا یمشى بین یدیه، و لا یجلس قبله، و لا یستسب له:
" باید او را با نام صدا نزند (بلکه بگوید پدرم!) و جلوتر از او راه نرود، و قبل از او ننشیند، و کارى نکند که مردم به پدرش بدگویى کند" (نگویند خدا پدرت را نیامرزد که چنین کردى!)
منابع و مستندات:1. قرآن کریم
2. کتاب نور الثقلین ج2
3. تفسیر المیزان ج13
4. تفسیر المیزان ج7
5.تفسیر المیزان ج3
6. تفسیر المیزان 17
7. تفسیر نمونه جلد 23
8. وبسایت اندیشه قم